Skip to main content

شعری از خرسندی نازک دل

شعری از خرسندی نازک دل
Anonymous

شعری از خرسندی نازک دل.

ندانم این مسلمان مرده، مقتول است یا قاتل/
کجا بوده؟ به محبس؟ یا زیارت؟ جبهه؟ یا منزل؟/

سرش را من بریدم یا رییس جمهور آمریکا؟/
کلاهش در حلب افتاده یا بغداد یا موصل؟/

اگر گویند بمب شیمیایی کشته است او را/
اساس انفجارش گاز مذهب بوده یا خردل/

ندانم کار سوریه ست یا روسیه قتل او /
گمانم از دو جانب خورده باشد، خارج و داخل/

اگر گوینده ی اخبار سی.ان.ان خبر دارد/
چرا آمار ناقص داد با آرایش کامل/

گمان خودکشی؟ هان؟ انتحاری بوده یا عاصی؟/
!کسی را هم بله؟ یا نه، خودش را کشته بی حاصل//

خودش یعنی سر خود را بریده؟ میشود آیا؟/
بدون آینه این کار خیلی میشود مشکل/

مدافع یا مزاحم؟ شیعه یا سنی؟ عرب؟ افغان؟/
هویت با جسد گم شد، میان خون، میان گل /

چه فرقی میکند اما، که بوده از جهانسوم/
چه درکی میکند این را الن دیویدسون* جاهل /

نشد جغرافیا هرگز ملاک داوری، ابله/
که همشهری ست در اینجا بلر با برتراند راسل/

زمان پوشیده از وحشت، زمین پوشیده از کشته/
در این سونامی خونین نه دریا امن و نه ساحل //

زمین گلف اما سبز خوشرنگیست، به به به/
ببین توپ سفیدش را، گهی سر میخورد، گه قل /

«کجا دانند حال ما سبکساران ساحلها»/
«شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل»/

ابی** جان یاری ام ده تا به پایان آید این چامه/
تو و بی مرزی دانش، من و این طبع ناقابل/

---------------------------

* همسایه روبروئی ما در لندن
** دکتر ابراهیم هرندی که دوست میدارد ابی باشد و در چند مورد این سروده نظر کارشناسی داده ست

بیست و چهار فروردین - سیزده آوریل دوهزار و هفده