Skip to main content

آقای جمشید فاروقی! سالهاست

آقای جمشید فاروقی! سالهاست
Anonymous

آقای ........سالهاست بعنوان یکی از پانفارسهای خارج کشور در راستای تحکیم رژیم منفور آخوندی تهران، تلاش میورزد، خواننده از خود سئوال میکند از کی وی بفکر مردم ایران افتاده است!؟ بنظر میرسد ایشان بجای دفاع آزادی خلقها، بجای حمایت از حقوق ملل، بجای رهائی ملل تحت ستم جغرافیای موسوم به ایران، از غل و زنجیر استبداد رژیم آخوندی پانفارس، تنها نگرانیش این است مبادا رژیم منحوس آخوندی که در حال اضمحلال است، متلاشی شود. ایشان گویا نگران از هم پاشیدن تار و پود فرسوده رژیم جهل و جنایات است. گویا مواظب است مبادا سرکوبهای روزانه رژیم که تقریبا نیم قرن است مردم ایران را به روز ذلالت و فلاکت افکنده است، به آخر برسد. اکنون جای سئوال است چرا وی به بهانه اصلاح دیکتاتورهای رژیم، همصدا با دول بیگانه در استمرار یک رژیم جهل و خرافات که سالهاست حلقوم مردم ایران میفشارد، زندگی را بر آنان جهم کرده

است، پافشاری میکند!؟ آیا حمایت ایشان از عنصر پانفارسی مثل آخوند خاتمی و تعریف و تمجید از آن که گویا بطور تلویحی او را ناجی ایران بحساب میآورد، آیا ایشان فراموش کرده است، آخوند خاتمی همان کسی است با گستاخی و پر روئی تمام علیه 35.000.000 مردم تورک آزربایجان جوکهای شنیع و سخیفانه تبلیغ و ترویج میکرد. ایشان در ارتباط با دولت مردان آمریکا، چنان دم از فرصتهای سوخته تاریخی میزند گویا رفسنجانی بعنوان مترسک بیگانه گان که سرکوب و استبداد را بهمراه علی خامنه ای و مافیای سپاه پاسداران در ایران نهادینه کرد و زندگی را بر میلیونها مردم ایران جهنم کرده است، گویا اینان ناجی جامعه خرافات زده ایران بوده اند. درصورتیکه همینان بعنوان آلت دست دول بیگانه در سرکوب ملل ایران نقش اصلی را بر عهده داشتند. پس از نزدیک نیم قرن حتا اندکی از جنایاتشان نسبت بمردم ایران کاسته نشده است. آیا آقای فاروقی نمیداند هم اینان بودند که در سال 67/65 دهها هزار انقلابیون و آزادیخواهان، و تمامی سازمانهای سیاسی را از دم تیغ گذراند، آیا همینان نبودند در زندانهای اوین و قزیل حصار ... و سایر زندانهای موسوم به جهنم ایران، دسته دسته انقلابیون و آزادیخواهان و جوانان بیگناه مردم را به جوخه های اعدام سپرده در زندانها سیل خون راه انداختند؟! ایشان گویا حافظه تاریخی ندارد، از جنایتکارنی مثل رفسنجانی و خاتمی چنان بعنوان ناجی صحبت میکند گویا مردم این سرکوبگران را نمی شناسند، سوغات بکری هستند که تازه از راه رسیده اند. یکی از خصوصیات پانفارس آقای فاروقی از آنجا ناشی میشود، ایشان برای بقای رژیم آخوندی، که با گستاخی تمام حقوق زبانی، ملی مدنی، اقتصادی، و مخصوصا آزادیهای سیاسی و حق تعیین سرنوشت ملل ایران را زیر پا لگد مال کرده است، حرفی بر زبان نمی آورد. گویا کوچکترین حقوقی برای ملل غیر فارس ایران قائل نیست! ایشان ادعای دمکرات بودن میکند! اما مثل دیگر پانفارسها نه تنها حرفی از حقوق پایمال شده خلقهای ایران بمیان نمی کشد، بلکه حقوق بشر را متخص جامعه فارس میداند. گویا جهنم ایران در قباله مالکیت پانفارس هاست. انگار ملل غیر فارس در این آب و خاک هیچگونه حقوقی ندارند. لازم بذکر است چنین ذهنیت های پانفارسی مثل ایشان، قطار سرنوشت جغرافیای موسوم به ایران را دیر یا زود به پرتگاه سقوط و تلاشی سوق خواهد داد.