Skip to main content

« آیا فکر نمیکنید آن مقاله*

« آیا فکر نمیکنید آن مقاله*
آ. ائلیار

« آیا فکر نمیکنید آن مقاله* را حذف کنین مناسب باشد شما فرمودین ما معمولا این کارو بندرت انجام میدهیم و این امکانپذیر نیست »
منبع علی سلیمانی -مقاله ی « کارهای بزرگتری در پیش داریم» مندرج در ایران گلوبال
---
* اشاره به مقاله ی لوایی "عربده كشى لمپنيسم در حركت ملى"

« از تمام دوستان آذربایجانی خواهش می کنم از این به بعد مسائل داخلی آذربایجان را در سایتهای فارسی زبان مذا کره نکنند.»
منبع احمد اوبالی- مقاله «توهمات مالیخولیایی پان ایرانیست ها و حرکت ملی آذربایجان» مندرج در ایران گلوبال

***
نامها را بدون القاب میاورم که موافق استعمال القاب نیستم.

- سخن علی سلیمانی که به صورت سئوال مطرح شده نشان دهنده ی آن است که ایشان مناسب میدانند مقاله ی لوایی حذف شود.
- خواهش احمد اوبالی بدین معنی ست که « کسی مسائل داخلی آذربایجان را در سایتهای فارسی زبان مذاکره نکند»( با درک من یعنی مورد بحث قرار ندهد) .
-----
منظور من تنها توجه به این نقل قولها نیست. بلکه این واکنشها و مانند های آنها را ، که کم نیستند و خیلی جا ها میتوان دیدشان، به عنوان یک « پدیده»، آنهم « دیر سال و کهن» ، تشخیص میدهم . و نتیجه میگیرم « ما ، یعنی بخشی از فعالان آذربایجانی، دچار خصایل استبدادی هستیم » . دوم اینکه: « مستبد نمی تواند با تبعیض مبارزه کند».

اینکه چرا دچار خصایل استبدادی هستیم واضح است. علاوه از اینکه« سخنان و اعمال و رفتارهای ما» سند آنند، مهمترین علت آن است که میوه های یک جامعه ی استبدادی هستیم و هرقدر خود را تمیز کنیم و یا بکوشیم تمیز نشان دهیم باز مشکل کلی بجای خود باقی ست. یعنی « ما دیکتاتورهای کوچکیم» . اگر شرایطش آماده باشد به راحتی میتوانیم به دیکتاتورهای بزرگ تبدیل شویم. این استعداد در تک تک میوه های جامعه ی ما به خوبی وجود دارد. برای اینکه « خود و دیگران» را « روانه ی جهنم» نکنیم، برای اینکه اطمینان حاصل شود دیکتاتوری خود را میتوانیم کنترول کنیم و تابع قوانین دموکراتیک باشیم، لازم است « همیشه هدف نقد دموکراتیک » باشیم . « نقد دموکراتیک ضامن کنترول دیکتاتوری ماست». هم بخاطر خودمان و هم بخاطر دیگران. این وظیفه ی یک یک فعالان رفع تبعیض است که کار خود را بسیار جدی بگیرند؛ اگر میخواهند از دیکتاتورهای کوچک دیکتاتورهای بزرگ نسازند.

اینکه چرا « مستبد نمی تواند با تبعیض مبارزه کند»، باز قضیه روشن است. تبعیض نقض حقوق است، مستبد و دیکتاتور هم نقض کننده ی حقوق اند. ناقضان حقوق نمی توانند مدافعان راستین حقوق افراد باشند. لازم است خصایل استبدادی را کنار بگذارند و همیشه هدف نقد دموکراتیک قرار داشته باشند. آنان که « از هدف دائمی نقد واقع شدن میگریزند» ، میخواهند همچنان به عنوان دیکتاتور کوچک بمانند و در شرایط مهیا به دیکتاتورهای بزرگ مبدل شوند و دمار از روزگار خود و دیگران دربیاورند. اینجا هم وظیفه ی سنگین فعال رفع تبعیض به درستی دیده میشود.

اما « طرح نکردن مسائل داخلی آذربایجان در سایتهای فارسی زبان».
منظور از «مسایل داخلی آذربایجان» چیست؟ اگر منظور « مسایل مربوط به آذربایجان است ، یعنی منظور مسایل سیاسی و تشکلی و ایده ای و خصلتهای مبارزاتی و تاکتیک و استراتژی و آسیب شناسی و این موضوعات و مانند آنها ست» ، منهای مسایل شخصی، که جایش صحبت رو در رویی ست، باید گفت درست نیست که از فعال رفع تبعیض خواهش کنیم مسایل مربوط به آذربایجان را در سایتهای فارسی زبان مطرح نکند؛ بل بعکس وظیفه ی فعال آذربایجانی ست که حقوق و مشکلات و مسایل آذربایجان را در هر جایی که امکانش هست مطرح کند. همانطور که اشاره شد طرح مسایل شخصی جایش در سایتها نیست بل در صحبتهای دوستانه ی رو در رویی ست.

بر خلاف کاری که علی سلیمانی کرده ، و مسایل شخصی لوایی را از سیر تا پیاز نوشته و در مقاله ی خود منتشر کرده است.
اینکه فلان شخص کجا بوده و چطور به فلان جا رفته ، کی کمک کرده یا نکرده مسایل شخصی ست که میتواند در بیوگرافی یک فرد ذکر شود. نه اینکه در مسایل مربوط به آذربایجان. زندگی نامه ی هر شخص جزء مسایل شخصی اوست و اسرار آن فرد به حساب میاید. بدون موافقت و بدون اجازه ی خود شخص پخش این چیزها « جرم» است.

ادامه دارد