Skip to main content

ادامه

ادامه
آ. ائلیار

ادامه
ایرادی در وارداتی بودن یک ایده لوژی نیست. ایراد در خود ایده لوژی ست.
1- ایده لوژی دارای هسته ی جامد و غیر متغیر مانند مذهب است. ( مردود از نظر علمی)
(مگر اینکه « نقد ایده لوژی» باشد و آنراهم به ایده لوژی یعنی نوعی مذهب تبدیل نکنند. بلایی که بر سر «اندیشه ی مارکس» آوردند و به ایده لوژی و نوعی دین مبدل کردند. در حالی که « نقد ایده لوژی بود» . و بیچاره مارکس ، به نقل از انگلس ، گفته بود « من مارکسیست نیستم»)

2- یک ایده لوژی وارداتی بی ریشه است. بومی نیست . پروسه ی تطبیق با محیط را باید طی کند. در این روند یا شکست میخورد یا خود را تطبیق میدهد. بستگی به مشکل گشایی آن دارد و چگونگی معنویت نمایندگانش. ( نیاز به تئوریسین و پرکتیسین دارد). بدون این شرایط پس زده میشود.

3- بعضی ایده لوژیها پیامها ی سطحی و ساده و ظاهری دارند و عوام را زود جذب میکنند مانند ایده لوژی نازیسم و فاشیسم و ناسیونالیسم و اسلامیسم و ترکیسم و آریاییسم و غیره . اینها پیامهای عوام گریانه دارند. مثلا در نازیسم:
مقولات « یهود، نژاد برتر ، خون، خارجی، جنگ، آلمانی، و بیکاری ، غیره»
یا مقولات اسلامیزم ، با یک جمله توضیح، نیروی عظیمی را جذب میکند( پوپولیسم) .
کاری که خمینی و ترامپ و لوپن و مانند اینها میکنند.

یا ادای بوزقورد ها را در آوردن، انگشتان و زوزه .
یا بایک کلمه ترکچولوق، آذزبایجان چلیق، و مانند اینها مشکل گشایی کردن. که هیچکس نمیداند در توی این
« هسته های اتمی» چه نهفته است. ولی همه مثل نقل و نبات پخش میکنند. عوام گرایی و پوپولیسم یعنی این.
راست افراطی همیشه و در همه جا « استراتژی و تاکتیک اش» بازی هسته یی بوده است. چودک اوینو.
بازی با « هسته ها». که معلوم نیست توی شان چی هست!
?A kişi! Axı de görüm bir, bu çəvdəkdə(çərdəkdə) nə var, nə gizlədibsən
!Daşdan səs çıxar, amma bizim bu kişidən səs çıxmaz
!Oyundur qardaş oyun, çəvdək oyunu
آ کیشی! آخی ده گؤروم بیر، بو چودک(چردک) -ده نه وار، نه گیزله دیب سن.
داشدان سس چئخار امما بیزیم بو کیشیدن سس چئخماز!
اویون دور قارداش اویون. چودک اویونو!