Skip to main content

سالام -

سالام -
Anonymous

سالام -
1.کسانیکه به آقای حسین بر حاجی،حاجی،میگویند،دراصل
سطح فکر خود را نشان داده و نمیخواهند یا نمی توانند در یک گفتگوی سالم مشارکت کنند،می‌خواهند عقده درونی خود را
طریقی خالی نمایند.
حج رفتن نه عیب است و نه ایرادی دارد،مگر آنهاییکه به مسکو
میروند،ازبر لنین دیدن می‌کنند که کرده اند چه اشکالی دارد؟
یا آنجاییکه قبله شان قبر کوروش است با این مکه رفتن فرقی دارد؟
یا اینکه پدر مادر دایی،عمه،پدربزرگ،مادربزرگ،خودشان رفته
این حسین برهم رفته چه فرقی دارند؟
2.من فکر میکنم در دنیای سیاست و خصوصا در عصر جدید برای
کسب حقوق ملت ها یا برای کسب حقوق نصف خود ازهرراهی
باید استفاده کرد،مگر اینکه از فرهنگ گفتمان این سیاسیون بدور
باشند،که در آن صورت باید پای خود را قلم کرده ودر خانه نشینند
بهتر است.
3.مگر رضاشاه را خود انگلیسی ها سرکار نیاورد؟
مگرخمینی را فرانسه در لولی ناتو جای نداد؟
مگر

خمینی را بی بی سی و صدای آمریکا و صدای مسکو اسپورت
خبری نکرد؟
مگر هواپیمای آورنده امام معظم هواپیمایی ایرفرانس نبود،
مگرنیروگاه های صدام حسین را اسرائیل بمباران نکرد؟
مگر طالبان و احمدشاه مسعود را ایران و عربستان وآمریکا،
اروپا حمایت نظامی و سیاسی نمی کرد؟
4.دوستانی که بین شیعه سنی ،اختلاف نظر دارند؟ شیعه در اصل ودر اوایل اسلام، درست یا نادرست یک عدالتی خواهی،
ازطرف علی و اهل بیت اش بود،
در زمان صفوی و زمان شاه اسماعیل یک توطئه و اختلاف انگیزی
دربین ملل مسلمان و خصوصا برای ضربه زدن از پشت به امپراطوری عثمانی بود،
این اختلاف اندازی جهت منحرف کردن حملات دولت عثمانی از کشورهای مسیحی وغربی،بطرف درون کشورهای اسلامی، بود.اگر کسی شکی در نوشته های اینجانب دارد،میتواند،خاطرات
مستر همفر اولین جاسوس انگلیس در خاور میانه را مطالعه کند.
این خاطرات را در اینترنت هم می‌تواند براحتی سرچ و بخواند.
5.اکنون و خصوصا درصدو پنجاه سال گذشته این شیعه گری ،
می‌شود گفت، خاصیت اسلامی و عدالت خواهی را ازدست داده
و آلت دستی شده برای شوونیسم فارس و پان ایرانیستها ی نژادپرستی ،البته کل شیعه گری و سنی ها شاید هم از اسلام
دور شده باشند،
دراین مورد محققین اسلام شناس و ادیان باید نظر دهند.
5.من ،وقتی می نویسم شعوبیه،یعنی کل شیعه و مراجع تقلید را از دین اسلام خارج میدانم،
این ها در هر موردی اسلام را مصلحتی و بنا به نفع منافع خود تفسیر میکنند،
در دورانیکه این مراجع فتواهای مختلف داده اند،بیشتر منافع استعمارگران را تامین کرده و خود نیز بهره برده اند،
شیعه در ایران به شعوبیه،گرفتار گشته است،چون سیاست را بر
دین و بر عدالت را ارجع دانسته و دین را وسیله امرار و معاش
خود کرده اند.
در اسلام واقعی سنگ قبر،شمع روشن کردن،حلوا پخش کردن.
وطن پرستی،قوم پرستی،زبان پرستی،سیاه وسفید،چادر سیاه ،
قبرپرستی،ووو.،،،،وجود ندارد.
ولی درشیعه،گری ایرانی این ها وجود دارد،این ها هرکدام علائم
دین مسلکی است که با اسلام منافات داشته ومن بهمین خاطر شیعه ایرانی و شاید کل شیعه و سنی یک بعد نگری را از اسلام
خارج میدانم.
شیعه ایرانی به شعوبیه،گری تبدیل شده و فارس های حاکم این
فرقه را به انحصار خود گرفته و از اعتقادات مردم کم سواد و عوام سوء استفاده میکند،
این توضیحات را شاید ده بار نوشته مجبورا برای تازه وارد ها مکرر مینویسم.