Skip to main content

جُمهوری یا جُمهوریت نوعی

جُمهوری یا جُمهوریت نوعی
آتوسا نجف لوی

جُمهوری یا جُمهوریت نوعی حکومت است که در آن مسئولین حکومتی موروثی انتخاب نشوند، ریاست کشور با رای مستقیم یا غیر مستقیم مردم برگزیده شده و دوران تصدی او محدود باشد. تاکید اصلی مفهوم جمهوری بر عدم وجود منصبی دائمی برای شخص اول مملکت است. جمهوری از نظر مفهوم واژه بیش‌تر درجاتی از مردم‌سالاری را نیز در بر دارد. اما، در عین حال، بسیاری از دیکتاتوری‌های غیر سلطنتی نیز ممکن است به این نام نامیده شوند در نتیجه، حکومت جمهوری تنها به معنای حکومت غیر سلطنتی است.

به تعریف کلی، جمهوری شیوه حکومتی است که بر پایه مردم‌سالاری (دموکراسی) یا غیر دموکراسی، مردم آن، حق حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی خودشان را به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق زمامدارانی که با رضایت و رأی مستقیم یا غیرمستقیم آنان به گونه‌ای که توارث در آن دخالتی نداشته باشد تعیین و آنان نیز اقتدارات معین قانونی خود را در یک مدت محدود و تحت نظارت

آنان اعمال می‌نمایند. امروزه بیشینه دولتهای موجود در دنیا نوعی نظام حکومتی جمهوری دارند ولی این بدین معنا نیست که بافت و ساختار نظام حکومتی جمهوری در تمام کشورهای جمهوری یکسان است.
حال تعریف اسلام گرایی:
اسلام‌گرایی که با نام اسلام سیاسی نیز شناخته می‌شود نوعی ایدئولوژی است که «تعالیم، عقاید و ارزش‌های یک اسلام خاص را به عنوان بنیاد یک ساختار سیاسی که حامیان آن ایدئولوژی آن را دولت اسلامی می‌خوانند» به کار می‌بندد. اسلام‌گرایان می‌توانند تفاسیر گوناگونی را بر اساس سوره‌ها و آیات قرآنی داشته باشند. دیدگاه‌های اسلام‌گرایان بر پیاده‌سازی شریعت (قانون اسلامی) از اتحاد سیاسی پان‌اسلامیسم و حذف غیر مسلمانان منتخب به ویژه نفوذ نظامی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی غرب در جهان اسلام که آنها معتقد هستند با اسلام مغایرت دارد تأکید می‌کنند.
برخی محققان دینی (گراهام فولر) عقاید اسلام‌گرایی را آسان‌تر (سهل‌تر) می‌داند و معتقد است که این عقاید می‌توانند به عنوان شکلی از سیاست‌های هویتی یا حمایت از هویت و اصالت مسلمان، تقسیمات گستره‌تر و دین‌گستری اجتماعی عنوان می‌کند.

اسلام‌گرایان به طور کلی با استفاده از این اصطلاح مخالفت می‌کنند و مدعی هستند که عقاید و اهداف سیاسی آنها ابراز عقیده مذهبی اسلامی آنها است. به طور مشابه، برخی متخصصان اصطلاح «اسلام عمل‌گرا» (برنارد لوئیس)، یا «اسلام سیاسی» را مناسب می‌دانند. برخی نیز (رابین رایت) اصطلاح «اسلام نظامی» را با اسلام‌گرایی برابر دانسته‌اند.