Skip to main content

بازگشت به عقب و پناه بردن به

بازگشت به عقب و پناه بردن به
بهمن موحدی(بامدادان)

بازگشت به عقب و پناه بردن به عقرب جرار، راه نجات از مارغاشیه نیست. نفی دورژیم مستبد وارتجاعی شاه وشیخ نخستین گام برای تحقق یک جمهوری دمکراتیک و لائیک سوسیال در ایران است.
نظام پادشاهی پهلوی در ایران مُرده است و پادشاهی خواهی و سلطنت طلبی را با هیچ شعبده ای نمی توان در ایران زنده کرد.
سلطنت طلبان یا همان پادشاهی خواهان پهلوی چی، هیچ فرقی با آخوند و پاسدار و بسیجی ندارند. چون هر دو گروه نوکر صفت هستند و غایت آرزویشان دست بوسی سر خر و مستبد جنایتکاری به اسم ولی فقیه و شاه می باشد. بهتر است که سینه چاکان سلطنت پهلوی و جان نثاران رضا پهلوی، سر از برف بیرون بیاورند و بپذیرند که دوران حکومت استبدادی پادشاهی به سر رسیده است. در یک کلام، این گوربگوری(خمینی خون آشام) محصول همان گوربگوریست (شاه خائن)،یکی سایۀ خدا یعنی ظل الله ودیگری روح خدا،یعنی روح الله که برمال وجان وروح خلق محروم ایران چنگال

خونین خود را فروبرده اند.چه فاجعه بزرگی است وقتی کسی دراثراستیصال افسوس سایه خدا را بخورد. بقول بزرگی، گذشته باید چراغ راه آینده باشد وملتی که آگاه ومتشکل باشد شکست ناپذیر است.
پس از سرنگونی رژیم جنایتکار و ضدخلقی جمهوری اسلامی، وظیفۀ جمهوری تازه استقرار یافتۀ ایران این است که پادشاهی خواهان پهلوی چی را به همراه جدایی طلبان و پان ترکها و پان کردها و پان عربها خنثی و ایزوله کنند و در صورت لزوم با مشت آهنین با این خائنین به خلق و مزاحمین برخورد کند.