Skip to main content

خودگردانی مردمی (فدرالیسم

خودگردانی مردمی (فدرالیسم
تبریزی

خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) برابر با گردانده شدن کارهای هر بخش از یک سرزمین به دست مردم همان بخش از آن سرزمین است و این شیوه از کشورداری برابر با دیوارکشی های هیتلری میان مردم یک سرزمین برپایه نژاد و تبار و زبان و رنگ پوست و نیاکان و زادگاه نیست! کشورهائی مانند آمریکا، چین، روسستان، آلمان، مکزیک، فیلیپین و ..... با روش فدرالیسم دموکراتیک گردانده می شوند و این شیوه از کشورداری با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم این سرزمین ها برپا نشده است! پنجاه استان آمریکا از دیوارکشی به گرداگرد پنجاه نژاد و تبار و قومیت و ملیت و اتنیک و یا گویشوران به پنجاه زبان برپا نشده اند! در فیلیپین بیش از صد زبان گویشور دارند اما فدرالیسم فیلیپین با دیوارکشی به گرداگرد گویشوران به صد زبان برپا نشده است، در چین ده ها زبان گویشور دارند که گاه شماره گویشوران این زبان ها به ده ها میلیون تن .....

..... می رسند اما فدرالیسم در چین برابر با دیوارکشی به گرداگرد گویشوران به زبان های گوناگون و یا وابستگان به نژادهای گوناگون نیست! *********** با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین نمی توان مانند آمریکا و روسستان و چین و فیلیپین و مکزیک و آلمان به فدرالیسم دموکراتیک دست یافت و با این دیوارکشی ها آن چه به دست خواهد آمد رسیدن به یک رژیم بومشاهی (ملوک الطوایفی) مانند روزگار فرمانروائی پادشاهان باستانی است! در زمان های گذشته رژیم های پادشاهی با این روش کشورداری می کردند و پادشاهان کوچک در سرزمینی که بر آن چیره بودند فرمانروائی خودکامه داشتند و تنها در برابر شاهنشاه (امپراتور) که شاه شاهان بود پاسخگو بودند و کاری که برای او می کردند دادن باج و گردآوری سرباز برای نبرد با سرزمین های دیگر بود، در زمان کنونی رژیم های دیکتاتوری که نام رژیم خود را فدرال گذاشته اند با این روش کشورداری می کنند و گرچه در زمان کنونی رژیم های بومشاهی نیز نام خودگردان یا فدرال را به روی خود می گذارند اما خودگردانی مردمی با رژیم بومشاهی هیچ پیوندی ندارد و اگر فدرالیسم برابر با دیوارکشی های ناسیونالیستی میان مردم یک سرزمین آن هم در سده بیست و یکم باشد جز یک رژیم ملوک الطوایفی مانند رژیم های ملوک الطوایفی در زمان های برده داری و دهداری و زمان فرمانروائی پادشاهان باستانی چیزی دیده نخواهد شد! فدرالیسمی هم که کارل هاینریش مارکس فیلسوف نامدار آلمانی در برخی از نوشته هایش آن را نکوهش کرده و از آن بدگوئی می کند رژیم بومشاهی آلمان در زمان فرمانروائی پادشاهان هوهنزولرن و رژیم هائی همانند آن رژیم است نه خودگردانی مردمی و پیشگیری از تلنبار شدن هست و نیست یک کشور در پایتخت! ********** بپردازیم به ایران، اگر ما بخواهیم در ایران نیز مانند آمریکا و آلمان رژیمی برپایه خودگردانی مردمی (فدرالیسم دموکراتیک) برپا کنیم نخستین کاری که باید انجام دهیم دور ریختن پندارهای زهرآگین ناسیونالیستی مانند نژادپرستی و زبان پرستی و خاک پرستی و مرزپرستی و کهنه پرستی و مرده پرستی و سپس برپا کردن سیستم فدرال - دموکرات است، در همه استان های ایران انجمن استان پس از گزینش نمایندگان آن از سوی مردم آن استان برپا خواهد شد و همزمان با گزینش نمایندگان انجمن استان، استاندار نیز با گزینش مردم برگزیده خواهد شد، نمایندگان انجمن شهر و انجمن بخش و انجمن روستا و همچنین شهردار و بخشدار و کدخدا نیز از سوی مردم برگزیده خواهند شد، دادگستری هر استان نیز بدون پیوستگی با پایتخت کار خواهد کرد و بالاترین دستگاه دادرسی در هر استان دیوان دادرسی استان خواهد بود و بخش های دیگر دادگستری نیز همگی گسسته از پایتخت خواهند بود، درباره همه کارهای درون استانی در هر استان انجمن استان که نمایندگان آن از سوی مردم برگزیده شده اند برنامه ریزی خواهد کرد و پیاده کننده این برنامه ها استاندار خواهد بود، با این روال استاندار در برابر مردم پاسخگو خواهد بود و اگر مردم از کارکرد استاندار ناخشنود شوند نمایندگان انجمن استان می توانند او را بازخواست کرده و یا از کار برکنار کنند! زبان کاربردی نیز در سرتاسر ایران زبان فارسی باید باشد چون در هیچ کجای جهان با ده ها زبان کشورداری انجام نمی شود، چنان که در آمریکا و روسستان و چین و آلمان و مکزیک ده ها زبان گویشور دارند اما زبان کاربردی در این کشورها یک زبان است، در آمریکا زبان کاربردی انگلیسی، در روسستان زبان کاربردی روسی، در چین زبان کاربردی ماندارین و در آلمان زبان کاربردی آلمانی است! در این زمینه نگاه کردن به نوشتاری در این لینک سودمند است

http://iranglobal.info/node/16877