Skip to main content

آیا می توان تصور نئاندرتالی

آیا می توان تصور نئاندرتالی
آتوسا نجف لوی

آیا می توان تصور نئاندرتالی انسان را پذیرفت؟
تاریخ بشر در واقع از سومر آغاز می شود!
این تضاد( پارادوکس) خیر و شر همیشه در تقابل و رویارویی بوده و بعدها به باورهای دینی سرایت می کند. باغ عدن و تصور برهنگی و گناه آلوده شدن مرد بتوسط زن ( در کتاب پیدایش و خلقت از منظر تورات و قرآن به بررسی این موضوع پرداختم ولی متاسفانه با قلع و قمع وزارت ارشاد شاید بتوان به نکته آن پی برد) در باور یهودیت و سرایت آن به اسلام زن مایه شر و سقوط انسان بود!!
درد زایمان تو را زیاد می کنم و تو با درد فرزندان خواهی زائید. مشتاق شوهرت خواهی بود و او بر تو تسلط خواهد داشت!
در همین یک جمله شاید بتوان به چند مورد تفکر برتری جویی مرد بر زن و تبعیض جنسیتی در تفکر یهودی پی برد. خاستگاه اولیه یهودیان جایی بین دجله و فرات بوده است.
نکته ای که لازم می بینم در اینجا بدان اشاره کنم این است که:
تمدن سومری برای زن ارج

و قرب قائل بود ولی حدود هزار سال بعد است که در زمان حکومت آشوریان به مردان توصیه می کنند که “با زنان مانند دامهایتان رفتار کنید.” قوانین آشوری برای زنان بسیار سخت و محدود کننده بود و حتی برای حجاب زنان قانون می گذارد و تنها روسپیان را از پوشاندن سر معاف می کند. متن چند قانون آشوری را در اینجا ذکر می کنم تا ببینیم که محدودیت های زنان چگونه شکل قانونی و نهادینه بخودش گرفته است. محدودیت هایی که با شکل های مختلف هزاران سال است که دوام آورده اند: بند ۱٫۳۷ – اگر مردی زنش را طلاق بدهد، اگر خواست می تواند چیزی به او بدهد، اگر نخواست احتیاجی نیست که چیزی به او بدهد، او را می تواند دست خالی روانه کند. بند ۱٫۴۰ – اگر زنان یا دختران مردی به کوچه بروند، موهای آنان باید پوشیده باشد. روسپی خودش را نباید بپوشاند. زنان خدمتکار خودشان را نمی پوشانند. پیراهن روسپیان و خدمتکارانی که پوشیده باشند توقیف خواهد شد و ۵۰ ضربه تازیانه خواهند خورد و روی سرشان قیر ریخته خواهد شد.
جواب سوالات شما را باید در تفکرات و باورهای انسان ها جستجو کرد. ذهن بشر جستجوگر، ذات والای او را به چالشی کشیده است که یا باید در جلوی تفکر دینی سر خم کند و یا بر علیه این شر قد علم کند. جنگ و خونخواهی دو مقوله ی لاینفک می باشند که با هیچ فلسفه ای تا به امروز توجیه پذیر نبوده و نیستند.
آیا ذات بشر بر کشتار نهادینه شده است؟
تصور مرگ دیگری همانند سلاخی گوسفندانی است که به مسلخ برده می شوند! مرگ امروز دیگری، مرگ فردای من است.
-آیا قیام و براندازی قصابان انسانها غلط است؟
در جاییکه مبارزه شکل فیزیکی به خود بگیرد همیشه صورت مساله به قوت خود باقی خواهد ماند، عده ای می کشند و عده ای دیگر به خونخواهی بر می خیزند و این دور تسلسل تا به ابد ادامه دارد.
سلاخ های بشریت از این قیام ها بهره خواهند جست زیرا همیشه کسی محق می‌شود و یکی ظالم و دیگری مظلوم باقی خواهد ماند و بالطبع فقط جایگاه آنها در برهه ای از زمان تغییر خواهد کرد. سلاخ های بشریت هم برای خود تعاریفی دارند که در چارچوب آن خود را بر حق دانسته و به اعمال خود ادامه خواهند داد.
تا براندازی از چه طریق و به روش صورت پذیرد. گاه با کشتار همراه خواهد بود که این نیز خود باعث روی کار آمدن حکومت دیکتاتوری دیگر خواهد بود. در واقع فروپاشی یک رژیم سرکوبگر صرفا فرصتی در اختیار پاره ای افراد و گروه ها قرار می دهد تا قدم به جلو بگذارند و یک نظام دیکتاتوری تازه برقرار کنند.
آیا باید همچنان بنشینیم و هر روز نظاره گر کشتار عده ای بتوسط گروهی دیگر باشیم؟
به یاد داشته باشید که مبارزه ی خشونت آمیز، در واقع نوعی از مبارزه و نبرد را بر می گزیند که سرکوبگران و دیکتاتورها همواره در آن دارای برتری بی چون و چرا هستند.