Skip to main content

به کاربر گرامی،... پارسی

به کاربر گرامی،... پارسی
ناصر کرمی

به کاربر گرامی،... پارسی....سعدی شیرازی.فقط مال شما نیست، به ما هم تعلق دارد، همشهری و و هم ولایتی ماست. گویش و لهجهء سعدی هم لارستانی است و فارسی رایج امروز نبوده و نیست، که شما به احتمال زیاد شعرهای سعدی به لهجهء لارستانی را هم درک نخواهید کرد.
من تفرقه افکن نیستم، تفرقه گران کسانی هستند که هویّت جغرافیای خاصی را بنام خود می نویسند و دیگران را به به جاشیه پرتاب میکنند. و فرهنگ و جهان بینی با مسلک شیعه گری را جایگزین همین پارسی میکنند، و در واقع این تاریخ و فرهنگ پارسی ربوده شده را هر روز رنگ و لعابی دیگر به آن میدهند، و عملأ موازی با آن فرهنگ وتاریخ سازی دینی کرده اند و و آنرا زیر مجموعه ای از شیعه گری کرده اند و میکنند، ببینید، ...

امروز هر جغرافیا و استان که پارسی و فارس نامیده میشود، مرکز اسلامگرایی شیعه گری و مرکز حوزه های دینی و فرهنیگ بر آن حاکم ایت که غیر ایرانی است و پایه اصلی نظام جمهوری اسلامی را در دست دارند.که تاریخ ایران باستان و پارسی را زیر پا له کرده است.
بله دمکراسی امروز یعنی رعایت حقوق دیگران، ولی در این مورد دقیقأ حقوق و هویّت مردمان در غرب، جنوب غربی و جنوب زیر پا گذاشته شده است.
شما و دیگران در حوزهء شخصی خود اجازه دارد، لباس و جهان بینی، و دین و مذهب و بسیار مسائل دیگر را برای خود انتخاب کنید، امّا تاریخ زنده و مستند و علمی دیگر اختیاری نیست، که هر که برای خود تاریخ بدون پشتوانه بسازد و یا تاریخ دیگران را بریابد.
شما و دیگران در هر سطحی از مدارج علمی میتوانید با این نوشتار برخورد کنید و نادرستی آنرا اثبات کنید، من برای هرگونه مناظره آماده هستم، تازه این نوشتار فقط یک اشاره و هشداری است که دیگران مرز خود را بشناسند، در صورت ضرورت بصورت نوشتاری و تصویری و دیدرای و شنیداری ادامه دار خواهد بود.
در ضمن این نوشتار دیدگاه و میلیونها ایرانی و نسل جوان این جغرافیای نامبرده میباشد، که دیگر هیچ کس جلو دار آن نیست. و کتمان آن در هر شکل امکان پذیر نبوده و نیست.

ما هیچوقت همبستگی ملّی نداشته ایم و امروز هم همبستگی ملّی در بین ایرانیان بی معناست، زیرا هر کس از جغرافیای خود و از همنوعان و هم ولایتی خود دفاع میکنند و در لباس سلطنت طلبی، مشروطه خواهی، سوسیالیسم، سکولار دمکراسی، شیعه گری، و تحت عناوین دیگر اهداف و منافع جغرافیا و استان خود را دنبال میکند، ما هم بیداری جغرافیای غرب، جنوب غربی و جنوب را به گوش آنها خواهیم رساند و آنرا عملی خواهیم کرد. در حقیقت دمکراسی یعنی همین.

آیا در آلمان و یا در فرانسه یک استان شمالی و یا مرکزی و یا شرقی میتواند برای استانی و یا ایالتی دیگر در جنوب آن کشورها هویّت و وظیفه و تکلیف معیّن کند ؟ و یا هویّت آنها را بنام خود بنویسد ؟