Skip to main content

آقای کیانوش توکلی، سازمان

آقای کیانوش توکلی، سازمان
بهمن موحدی(بامدادان)

آقای کیانوش توکلی، سازمان مارکسیستی و چریکی ساندینیستا، هجده سال در نیکاراگوئه به طریق مسلحانه مبارزه کردند و در سال 1979 قدرت را بدست گرفتند و دیدیم که در سال 1990 به طریق مسالمت آمیز و صندق رای نیز، قدرت سیاسی را به رقیب خود "ویولتا چامورو" واگذار کردند و دوباره با رای مردم به "دانیل اورتگا" در سال 2007 قدرت را بدست گرفتند.
باری ، باید بپذیریم تجربۀ 39 سالۀ یک رژیم انسان کُش و ضد ایرانی و نقش مخرب گفتمان مبارزۀ مسالمت آمیز در طول هشت سال دولت آخوند خاتمی تایید کنندۀ این نکته است که باید با تمام قوا به دفاع و ترویج مبارزۀ مسلحانه و قهر آمیر بر علیه رژیم پرداخت تا زمینۀ خروج عملی مبارزه از بن بست کنونی را فراهم کنیم. ما باید در رسانه های مختلف به ترویج و جا انداختن چرایی و ضرورت مبارزه قهر آمیز پرداخته و گفتمان ضد خلقی مبارزۀ غیر خشونت آمیز را، با استدلال مستند، در مقابل واقعیت خشونت

بی رحم، نهادینه و برنامه ریزی شدۀ 39 سال سرکوب جمهوری اسلامی قرار دهیم. باید رژیم ضد بشری و ضد ایرانی جمهوری اسلامی را با مبارزۀ مسلحانه ی توده ای از جای برانداخت. مبارزۀ قهر آمیز توده ای به عنوان یگانه راه حل سرنگونی رژیم تا دندان مسلح جمهوری اسلامی مطرح است، این مبارزه هر چند که از پتانسیلی قوی برخوردار است اما در میان یک ملت استبداد زده، که اسیر دستگاه مسخ گر وحشت آفرین رژیم فاشیسم مذهبی بوده است نیاز به زمان و ابتکارهای مشخصی دارد. ابتکار عملیات دفاع مسلحانه توسط نیروی پیشاهنگ در طول تظاهرات اعتراضی مختلف از موثرترین روشهاست. به همین دلیل نیز باید در شرایط خاص و ویژه نیروهای بیدار، آگاه، آگاه گر و شجاع مسئولیت ایفای این نقش کارساز و کلیدی را بر عهده گیرند. مبارزۀ قهرآمیز و کنش های مشخص مسلحانه بر علیه مهره های ریز و درشت رژیم و امکانات مادی آن می تواند پویایی عظیم و متفاوت، در ورای حرف زدگی سیاسی باطل، در مبارزۀ سرنگون ساز ایجاد کند.
در پایان به آقای کیانوش توکلی یادآوری می کنم که در روزهای 21 و 22 بهمن 57، چریکهای فدائی و مجاهدین خلق، توده مردم را در حمله به پادگانها و کلانتری ها هدایت و رهبری می کردند، نه فالانژهای حزب اللهی و اراذل و اوباش که بعد از سرنگونی رژیم شاه ، کمیته و سپاه پاسداران ضدخلقی را تشکیل دادند.