Skip to main content

حمایت از حقوق دمکراتیک و

حمایت از حقوق دمکراتیک و
Anonymous

حمایت از حقوق دمکراتیک و مبارزات دمکراتیک مردم تحت ستم کرد هیچگونه شرط و شروطی نمی خواهد. پیروزی یک ملت ظلم دیده از اشغال و استعمار، پیروزی برای همه ملل تحت ستم منطقه است. استقلال کردستان به ملل تحت ستم در ایران اعتماد به نفس، روحیه و امید خواهد داد و تابوی "تمامیت ارضی" و تمامی مقدسات فاشیستهای اشغالگر ایران و ترکیه را فرو خواهد ریخت و ملتهای استعمار زده از جمله تورکهای آذری را بحرکت در خواهد آورد.
استقلال حق طبیعی، قانونی، ملی و دمکراتیک هر ملتی است و باید مورد پشتیبانی نیروهای دمکراتیک محلی، منطقه ای و جهانی باشد.
توجه داشته باشیم که اولا، آذربایجان در حال حاضر مستعمره و اشغالی است و فاشیستهای اسلامی فارس بر آن حکم می رانند. دوما، احزاب و نیروهای افراطی کرد هم بر آذربایجان ادعای ارضی دارند تا در صورت خلا سیاسی در منطقه و یا در صورت

ضعف نیروهای آذری ، آذربایجان غربی را اشغال کنند.
تا زمانیکه ترکهای آذری به اسارت و بردگی خود پی نبرده و یا به آن افتخار میکنند، ایران به سلطه خود بر ترک و آذربایجان ادامه خواهد داد و کردها همچنان روی ادعاهای ارضی پوچشان خواهند ماند.
اگر تورکها به آن حد از شعور و قدرت برسند که زنجیرهای اسارت ملی را پاره کنند و از سلطه ایران و ایرانیگری خلاص شوند و با مبارزه و سازماندهی وسیع اعلام استقلال کنند، در آنصورت احزاب توسعه طلب کرد در برابر قدرت نظامی و ... آذربایجانیها نمی توانند یک قدم به اراضی آذربایجان تجاوز کنند. بی تردید احتمالات زیاد است. ممکن است تحت شرایطی کردها همانطور که بخشی از اراضی اعراب عراق، سوریه و ترکمن را اشغال کردند ارومیه، ماکو ، سلماس، خوی و نقده را هم اشغال کنند. ما به ادعاهای ارضی چشم فرو نبستیم. تهدیدها و ادعاها همیشه علیه آذربایجان هست و خواهد بود و باید با آنها مقابله کرد. امروز نیروهای دمکراتیک آذربایجان حسن نیت خود را به آزادی ملی کردها و استقلالشان نشان میدهند و خواهان روابط دوستانه با همسایه خود هستند. ما ضمن ابراز دوستی باید هر اقدام و تهدید جدی نیروهای کرد علیه اراضی آذربایجان را قاطعانه در عمل و در شهرهای آذربایجان جواب دهیم.
فعلا جنبش های مختلف ملی، زنان، جوانان، کارگران و سکولار آذربایجان در اندر خم یک کوچه هم نیستند و نیروهای کرد از این فرصت استفاده کرده و بر طبل توسعه طلبی خود می کوبند. از سوی دیگر تورکگرایان افراطی آذربایجان هم مانند فاشیستهای افراطی کرد ادعای اراضی به بخشی از کردستان میکنند و شهرهای مهاباد، بانه، سردشت، سقز و بوکان را که صد در صد مردمان آنها کورد هستند را اراضی آذربایجان معرفی میکنند و اوضاع را بیش از بیش آشفته تر میکنند.
به نظر من، ما باید ضمن حمایت از حق استقلال کردها باید خود را نه تنها برای مقابله با تهدیدات کردها بلکه برای خلاصی از استعمار و اشغال ایران آماده و قدرتمند سازیم.
در پایان اشاره بشود که از تجربه کردها درس بگیریم و بر طبل ایرانیگری گذشته نکوبیم. کردها بعد از 26 سال حکومت فدرال، همکاری با دولت مرکزی نتوانستند تضادها را حل کنند و سیستم خودمختاری و فدرال را سیستمی شکست خورده و ظالمانه اعلام کردند و به همین علت تصمیم به استقلال کردستان گرفتند. کردها نتوانستند تحت سیستم فدرالی و نیمه استقلال به حقوق ملی خود دست پیدا کنند و امروز راه استقلال را برگزیدند. این راهی است که آذریها(برخلاف بوزقوردهای افراطی و احساسی از آذری گفتن ابایی نیست)، کوردها، بلوچها، عربها و تورکمن ها باید در ایران بروند.