Skip to main content

قدرت ، دولت مردم، دولت غیر

قدرت ، دولت مردم، دولت غیر
آ. ائلیار

قدرت به دست نهادهای مدنی:
-------------------------------------
قدرت ، دولت مردم، دولت غیر مردمی:
میکوشم منظور خود را تا حد امکان به زبان صحبت بیان کنم و معنی اصطلاحات تخصصی را هرچه واضح تر بیان نمایم که هدف روشن کردن نکات تاریک مسایل است.
موضوعات مطرح شده نیاز به توضیحات گسترده دارند که به آینده موکول میکنم و اینجا سعی میشود رئوس اصلی و کلیت آنها را مورد توجه قرار دهیم.
موضوع این بحث مستقیم یا غیر مستقیم به همه پرسی، استقلال، اداره ی امور جامعه، و دولت و قدرت و غیره و غیره مربوط میشود که مسایل روزمره ی ما ست.
و هدف آن است که ببینیم در جامعه، چگونه زندگی کرده ایم و چگونه میتوانیم بهتر زندگی کنیم؟
در این نوشته «سیستمی برای جامعه» پیشنهاد میشود که شاید بتوان زندگی اجتماعی را از آن راه کمی بهتر و شایسته تر کرد.
---

قدرت چیست؟
معنی قدرت در تاریخ اندیشه و عمل یا پیش متفکران چه بوده مسئله این نوشته نیست.علاقمندان میتوانند خود به این موضوع بپردازند.
مسئله ما این است که منظور از قدرت در این نوشته چیست. و آنرا با مثال روشن میکنم:
قدرت فردی:
بدون اینکه مسئله را دشوار کنیم میگوییم قدرت فردی « عمدتا بکارگیری اراده ی آزاد» است. یعنی اینکه توانایی داریم بگوییم «با فکر خودم این کار را میکنم و آن یکی را نه!» براین اساس فرد تفکر مستقل و عمل مستقل انجام میدهد.
قدرت جمعی:
اجتماع از جمع فرد ها،جهت زندگی در کنار هم، درست شده است. وقتی افراد با « اراده ی آزاد فردی» کنار هم زندگی میکنند بخاطر « زندگی اجتماعی» مجبوراند « اراده ی مستقل فردی» را به یک اراده ی « آزاد جمعی» تبدیل کنند. یعنی توسط « گفت و گو در مجلس و انجمنی»، برآیند اراده های فردی را بگیرند و نام آنرا « اراده ی جمعی» بگذارند. مانند: در جایی آب یا جاده نیست ، اراده های فردی برایندشان این میشود که لوله کشی کنند یا جاده بسازند. و یا مشکلات عجالتاً مسکوت بمانند.
قدرت جمعی برآیند اراده ی آزاد افراد یک جمع است. اینجا موافق و مخالف این قدرت جمعی نیز پیدا میشوند که لازم است حقوق اقلیت و اکثریت بودن آنها نیز حفظ شود و حق اقلیت پایمال اکثریت نشود.

ترکیب قدرت فردی و جمعی:
در اجتماع یا جامعه، برای انجام کارهای « فردی و جمعی» اراده ی فرد و جمع « ترکیب» میشوند.
مثلا غذا خوردن فرد در عین حال که کاری فردی ست در عین حال هم تهیه گندم کاری جمعی ست.
ما مجبوریم در اجتماع برای انجام کارهای فردی و جمعی خود از « از برایند اراده ی جمعی و فردی» استفاده کنیم. مثلا برای تأمین کار، امنیت، راحتی، پیش رفت، صلح، دوستی، مبادله، تولید، و غیره
هم اراده ی آزاد فردی و هم اراده ی آزاد جمعی و همینطور پیوند و عمل متقابل آنها در ارتباط با همدیگر را داریم.

مرکز اراده ی آزاد جمعی در تشکل
گفتیم برایند اراده های آزاد فردی در « صحبت و انجمن» حاصل میشود. و اراده ی آزاد جمعی را میسازد.
یعنی مرکز اراده ی آزاد جمعی، خود افراد اند ، در مکانی به نام انجمن.
یا میتواند « کانون، شورا، و یا یک تشکل صنفی، فرهنگی، سیاسی، جنسی ، اتنیکی،عقیدتی و محلی و غیره و غیره» باشد. در صدها و هزاران « تشکل».
ما جمع کوچک، یا تشکل های پایه، و یا اتحادیه ی تشکل ها را داریم. و بعد اتحادیه بزرگ تشکل های یک جامعه را. میتوان آنها را تشکل کوچک ، متوسط، و بزرگ اجتماعی نامید.

مردم یعنی چه؟
اینجا «جمع افراد» در اجتماع را مردم گوییم. از آن به عنوان مردم جامعه نام می بریم. افراد می توانند جمع های کوچک و بزرگ داشته باشند. که کوچکترین واحد جمع، جمع دو نفری ست. و بزرگترین آن مردم کل یک جامعه ی کشوری ست.

دولت و عدم دولت
اگر «اراده ی آزاد جمعی» را به چند واحد در کل یک کشور یا جامعه تقسیم کنیم میتوان گفت
قدرت هر واحد کشوری، مثلا یک واحد فدرال، برآیند اراده ی آزاد همه ی تشکلهای آن واحد است.
و در واقع قدرت آن واحد را میسازد. این قدرت را میتوان «نهاد غیردولت» یا « نا دولت» نامید. و نفی دولت به عنوان نهاد تسلط است. ما با مفهوم عملی «عدم دولت» به معنی رایج روبرو هستیم. چرا که کارش نه « تسلط» بل«انجام کارهای جمعی و اجرای اراده ی جمعی» ست.

این مفهوم از دولت متضاد با مفهوم رایج دولت در نظامهای غیر مردمی ست.
نظام مردمی نظامی ست که اراده آن برایند اراده ی آزاد همه ی تشکلهای جمعی در یک واحد یا کل یک کشور باشد.

ادامه دارد