Skip to main content

با درود

با درود
Anonymous

با درود
در ابتدا باید عرض کنم بنده تورک نبوده و پسوند "ترکپور" تنها یک پسوند فامیلی است همانند آنکه هرکس پسوند فامیلی اش تبریزی یا اصفهانی باشد لزوما وابسته به این شهرها نمی باشد. دوم اینکه شما در تعاریف خود از آزادی دمکراسی و ارتباط آن با فدرالیسم بسیار به کجراهه رفتید!
گفتید "دموکراسی یعنی آزادی های منطبق با حقوق بشر و برابری انسانی شهروندان..." برای اطلاع جنابعالی باید عرض کنم دمکراسی هیچگونه ارتباط مستقیم با آزادی و حقوق بشر ندارد. بسیاری از کشورها دمکراسی را اساس حکومت خود قرار داده اما هنوز با آزادی فاصله زیادی داشته و دارند. آلمان نازی بر پایه دمکراسی جمهوری وایمار را برانداخت ولی هرگز حکومتی دمکرات نبود! در حال حاضر بسیاری از کشورها با رویه دمکراسی اداره میشوند اما نه از آزادی و نه از حقوق بشر در آنها خبری نیست. آنچه دمکراسی را به آزادی و حقوق فردی متصل می کند

اصول جهانشمول لیبرالیسم است که در آن با ایجاد دولت حداقلی قدرت عملا به نهادهای مردمی واگذار میشود. در این صورت دولت قدرت زورگویی به مردم را نخواهد داشت. در ضمن جنابعالی اشاره فرمودید که که با تمرکز زدایی از طریق فدرالیسم میتوان به آزادی و دمکراسی رسید! کشور شوروی در دم گوش ما یک کشور فدرال بود و چنان سیستم فدرال در آن نهادینه شده بود که ایالتهای فدرال آن توانستند حتی از هم جدا شوند. از گفتار شما باید نتیجه گرفت که شوروی یک کشور آزاد بوده و در حال حاضر جمهوریهایی که از دل آن بیرون آمدند همگی باید مدینه فاضله دمکراسی! حقوق بشر! و آزادی باشند. آیا واقعا انطور است؟! آیا جنابعالی اعتقاد دارید کوردستان عراق که عملا پس از جنگ خلیج فارس در سال 1991 بصورت خودمختار اداره میشد هم اکنون آزادی و حقوق بشر در آن موج میزند و از حکومت خانوادگی بارزانی و فساد در آن اثری نیست! فدرالیسم گرچه خود بنوعی تمرکز زدائی در قدرت است اما خود میتواند یک منبع ایجاد تمرکز در همان واحد فدرال باشد (بسته به اینکه آن واحد فدرال چطور اداره شود).
شما از ستم ملی سخن بمیان آوردید. شما هم خوب میدانید ستمی که ملت ایران را به افلاس و بدبختی کشانیده بیشتر از اینکه ستم ملی باشد ستم مذهبی و استبداد مطلقه فقاهتی است. شما خوب میدانید که در استبداد حاکم بر ایران یک عرب یا ترک و گیلک معتقد به ولایت مطلقه فقیه میتواند به جایگاهی همچون ریاست شورای امنیت ملی و یا مقامات در خور حکومتی دست پیدا کند اما جایگاه یک "فارس" مخالف ولایت میتواند در زندان و شکنجه و حصر باشد. پس در انتساب "ستم ملی" در ایران بسیار به بیراهه رفتید. اگر در حاشیه کشور اقلیت های قومی در فقر و تنگدستی زندگی میکنند بیشتر بخاطر تفاوت مذهبی فیمابین حاکمیت و آنها و همچنین استبداد حاکم بر کشور است نکته ای که شما هرگز اشاره ای بدان نمیکنید.

آیا توجه کردید که در سیستم فدرالی پیشنهادی جنابعالی ممکن است بسیاری از واحدهای فدرال همچون سیستان و بلوچستان و کرمان و خراسان جنوبی و.... ممکن است فقیرتر و بدبخت تر شوند؟. آیا واقعا فکر میکنید سعادت واقعی در ایجاد فدرالیسم است؟ بنده اعتقاد دارم سعادت واقعی و ثروت و شغل برای سوداگران فدرالیسم و جنگ و کشتار و فقر برای مردم بیگناه خواهد بود!

با آرزوی نیک بختی برای ایرانیان