رفتن به محتوای اصلی

عباس دریس را تهدیدش کردند که اگر اعتراف نکند برادر و برادرزاده‌اش اعدام خواهند شد

عباس دریس را تهدیدش کردند که اگر اعتراف نکند برادر و برادرزاده‌اش اعدام خواهند شد

فرزاد صیفی‌کاران

«خانواده از هم پاشیده، سه پسر عباس در شرایطی بدی به سر می‌برند، مدرسه نمی‌روند، یکی کارگری می‌کند و پسر کوچکش افسرده شده. خود عباس هم در شرایطی سختی است. در دوران بازجویی تهدید کرده بودند اگر اعتراف نکند برادر و برادرزاده ۱۶ ساله‌اش را اعدام می‌کنند.»

این بخشی از روایت یک منبع آگاه در مورد عباس دریس، از معترضان بازداشت شده آبان ۹۸ در شهرک چمران (جراحی) ماهشهر است.

سایه سنگین حکم اعدام بیش از چهار سال است بر سر عباس دریس، سنگینی می‌کند. اگرچه او تنها معترض زندانی در خطر اعدام نیست. مجاهد کورکور و رضا رسایی از بازداشت‌شدگان اعتراضات زن، زندگی، آزادی و برخی دیگر از زندانیان در شرایط مشابهی به سر می‌برند.

بی‌بی‌سی فارسی جزئیات تازه‌ای درباره پرونده عباس دریس به دست آورده است. اطلاعاتی که نشان می‌دهد او با اعمال شکنجه، تهدید به اعدام نزدیکانش و همچنین بدون وجود هیچ‌گونه ادله اثباتی، با اتهام «محاربه» و «قتل» به اعدام محکوم شده است.
فرشته تابانیان، وکیل این زندانی سیاسی پیش‌تر در حساب کاربری خود در ایکس (توییتر سابق) نوشته بود خطر اجرای حکم اعدام هر لحظه برای آقای دریس وجود دارد.
در جریان اعتراضات آبان ۹۸، نیروهای امنیتی تعدادی از شهروندان عرب را در نیزارهای شهرک چمران (جراحی) واقع در شمال شهر ماهشهر به گلوله بستند. در نتیجه این تیراندازی تعداد زیادی کشته شدند. از این واقعه با عنوان «کشتار نیزار» یاد می‌شود.

در ویدیویی که یک هفته پس از این واقعه منتشر شد، پیکاپ نیروهای یگان ویژه مجهز به تیربار دوشکا دیده می‌شد که به سمت معترضان که در نیزارها پناه گرفته بودند، تیراندازی می‌کرد.

بعد از گذشت نزدیک به پنج سال هنوز آمار مشخصی از تعداد کشته شدگان نیزار ماهشهر در دسترس نیست. سازمان عفو بین‌الملل در گزارشی تعداد کشته شدگان این واقعه را ۵۹ نفر و وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز در بیانیه‌ای تحت عنوان «یادبود قتل‌عام ماهشهر و تحریم مقامات ایرانی به دلیل مشارکت در نقض فاحش حقوق بشر»، تعداد جان باختگان را حدود ۱۴۸ نفر اعلام کرد.

تبرئه از «قتل»، محکوم به «محاربه»
در جریان واقعه نیزار، علاوه بر معترضان، یک فرمانده یگان ویژه به نام «رضا صیادی» نیز کشته شد.

بر اساس اطلاعاتی که به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده، رضا صیادی بر اثر اصابت سه گلوله -دوگلوله به صورت و یک گلوله به قفسه سینه- کشته شده است. بر این اساس رضا صیادی ابتدا با یک گلوله زخمی و در نتیجه دو گلوله دیگر کشته می‌شود.

سازمان اطلاعات سپاه یک ماه پس از واقعه نیزار، عباس دریس و برادرش محسن را به اتهام «تیراندازی» و «قتل» رضا صیادی بازداشت کرد. بعدها برادرزاده ۱۶ ساله عباس دریس به نام علیرضا دریس نیز بازداشت و پس از مدتی آزاد شد.

طبق اطلاعاتی که بی‌بی‌سی فارسی از طریق یک منبع آگاه به دست آورده، دادگاه هیچ مستندی در پرونده برای اتهام «قتل» و «محاربه» ارائه نداده است.

در رابطه با اتهام قتل منبع آگاه بی‌بی‌سی می‌گوید در محل حادثه هیچ گلوله‌ای پیدا نشده و نه تنها مشخصات گلوله در پرونده موجود نیست، بلکه معلوم نیست از چه نوع سلاحی شلیک شده‌ است: «پزشکی قانونی اعلام کرده گلوله‌ای به آنها تحویل داده نشده تا آن را مطابقت دهند که بدانند متعلق به چه سلاحی است.»

این منبع آگاه می‌گوید شب واقعه تیراندازی در نیزار جراحی، نیروهای امنیتی با بولدوزر همه محوطه را پاکسازی کردند، از این‌رو هیچ گلوله‌ای در محل پیدا نشده است.

ابتدا شایعه‌ای پیچیده بود که رضا صیادی بر اثر گلوله نیروهای خودی -چون درگیری و تبادل آتش شدیدی جریان داشته- از پشت سر مورد اصابت قرار گرفته، اما منبع آگاه بی‌بی‌سی می‌گوید نظریه پزشکی قانونی که در پرونده وجود دارد نتوانسته تعیین کند که گلوله از کدام سمت شلیک و به رضا صیادی اصابت کرده: «پزشکی قانونی گفته ایشان (رضا صیادی) وسط این مهلکه بوده که پشت سر نیروهای خودی بودند و در سمت نیزار هم نیروهای نظامی و هم مردم حضور داشتند، به همین دلیل تشخیص [جهت گلوله] سخت است».

خانواده رضا صیادی در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۱ در جلسه‌ای با حضور خانواده عباس دریس و بزرگانی از دو خانواده و اهالی منطقه، اعلام کرد به‌صورت رسمی رضایت خواهند داد‌ که از عباس دریس هیچ شکایتی ندارند و از دریافت دیه نیز صرف‌‎نظر کردند.

با وجود اینکه خانواده رضا صیادی رضایت داده و رسما اعلام کرده هیچ شکایتی از عباس دریس ندارند، اما همچنان قوه قضائیه با اتهام «محاربه» این زندانی سیاسی را به اعدام محکوم کرده است.

منبع آگاه بی‌بی‌سی می‌گوید در جلسه رسیدگی به پرونده که برای «قتل عمد» تشکیل شده بود، وکیل آقای دریس گفته بود خانواده مقتول شکایتی ندارند و رضایت‌نامه آنها هم روی پرونده است: «وقتی قاضی خواست وثیقه دو میلیارد تومانی را برای عباس دریس کاهش دهد، نماینده حقوقی نیروی انتظامی به این موضوع اعتراض کرد. دو نماینده نیروی انتظامی در جلسه بودند که یکی دیگر از این نمایندگان به دیگری رو کرد و گفت پرونده محاربه‌اش در دیوان است و تایید می‌‎شود... ما نباید از این جهت نگران باشیم.»

منبعی که با بی‌بی‌سی گفت‌وگو کرده، می‌گوید با وجود همه این تناقضات و ایرادات پرونده عباس دریس، دادگاه با فشار نیروهای امنیتی سعی دارد حکم اعدام این شهروند را به اجرا در بیاورد.

طناز کلاهچیان، وکیل دادگستری ضمن اشاره به ابهامات متعدد در پرونده عباس دریس، به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید چنین پرونده‌هایی نه از منظر قضایی بلکه سیاسی به آنها نگاه می‌شود: «مثلا زمانی که اتهام قتل که حکمش قصاص‌ است برداشته می‌شود، نهادهای امنیتی وارد عمل می‌شوند و همان شکنجه‌ها و اعترافات را مبنای اتهام محاربه قرار می‌دهند.»
خانم کلاهچیان اشاره می‌کند که اتهام محاربه هم دارای شرایطی است که نمی‌توان به آسانی آن را به یک نفر نسبت داد. به گفته این وکیل دادگستری در مورد واقعه‌ای مانند «کشتار نیزار» برای اینکه غائله را خاتمه بدهند که هدف اصلی آن ایجاد ترس و وحشت در میان مردم است، باید فردی را مجازات کنند: «این همان نگاه سیاسی به پرونده‌هایی از این دست است و این پیام را به مردم می‌دهند که اگر چنین اتفاقی بیافند ما باز هم کسانی را دستگیر و به اعدام محکوم می‌کنیم».

بر اساس اطلاعاتی که بی‌بی‌سی به آنها دست یافته، در پرونده عباس دریس، سه عضو نیروی انتظامی به عنوان شاهد به دادگاه فراخوانده شدند، اما یکی از آنها گفته بود چیزی ندیده و در دادگاه حاضر نشد. دو شاهد دیگر نیز یکی گفته بود پانزده دقیقه قبل از درگیری دوباره آنها را به کلانتری فراخوانده بودند تا از آنجا محافظت کنند، نتیجتا او هم گفته چیزی ندیده است. شاهد سوم هم گفته بود با وجود اینکه آنجا بوده اما چیزی ندیده و نمی‌داند از کدام سمت و چه کسی تیراندازی کرده است: «شاهد سوم گفته بود تنها دیدم رضا صیادی روی زمین افتاده و او را به بیمارستان بردیم.»

منبعی که با بی‌بی‌سی صحبت کرده می‌گوید اکنون که اتهام «قتل» از پرونده حذف شده، عباس دریس با اتهام «محاربه» همچنان زیر حکم اعدام قرار دارد و مصداق آن «تیراندازی با اسلحه» است.

به گفته این منبع عباس دریس انکار نکرده که در اعتراضات شرکت داشته، اما اتهام تیراندازی را تماما رد کرده: «آقای دریس اسلحه‌ای که داشته را قایم کرده بود حتی تا کسی دستش به آن نرسد و در بازجویی‌ها نیز بارها بر این موضوع تاکید کرده است.»

این منبع درباره اتهام تیراندازی با اسلحه چنین می‌گوید: «در بازجویی اولیه که در سپاه ولی‌عصر انجام شده در برگه‌های بازجویی برای عباس دریس نوشته‌اند که تیراندازی کرده، ولی بعدا هم در جلسه رسیدگی پرونده گفت این اعتراف را کرده تا از اذیت و آزارها خلاص شود. حالا هم در دادگاه روی همین اعترافات اولیه مانور می‌دهند، هیچ مدرک دیگری علیه آقای دریس وجود ندارد و هیچ اقرار دومی در جلسات بازپرسی و دادگاه نیست.»

فرشته تابانیان، وکیل مدافع عباس دریس ۲۸ فروردین ۱۴۰۲، در حساب کاربری خود در ایکس نوشت: «با وجود ایرادات فراوان به رای دادگاه بدوی اعاده دادرسی موکلم عباس دریس در دیوان عالی کشور رد شد. موکلم به اتهام محاربه به اعدام محکوم شده بود. تقاضای اعمال ماده ۴۷۷ را کردیم که در دست بررسی‌ است. همچنان تاکید و باور دارم که عباس دریس درقتل شهید صیادی هیچ نقشی نداشته است.»

«شکنجه برای اعتراف»
منبع آگاه بی‌بی‌‎سی می‌گوید مبنای اتهام «محاربه» علیه آقای دریس اعتراف‌های اولیه او در بازداشت اطلاعات سپاه است که همچنان در پرونده بدون توجه به نواقصی که وجود دارد، استفاده می‌شود. بر همین اساس عباس دریس در دوران بازداشت و بازجویی مورد شکنجه‌های مختلف روحی و ضرب و شتم قرار گرفته است.

علاوه بر عباس و محسن دریس، علیرضا دریس، برادرزاده ۱۶ ساله آنها نیز در جریان این پرونده بازداشت شده بود. در جلسات بازجویی عباس دریس را تهدید می‌کردند تا به خواسته‌های بازجوها، از جمله «تیراندازی با سلاح» اعتراف کند، در غیراین‌صورت «محسن و علیرضا ۱۶ ساله را اعدام خواهند کرد.»

محسن دریس نهایتا در تاریخ دوم آبان ۱۴۰۲ با تبرئه از اتهام «معاونت در محاربه» و رضایت خانواده رضا صیادی درباره اتهام «قتل»، از زندان آزاد شد.

منبع آگاه بی‌بی‌سی درباره شکنجه‌های روحی عباس دریس چنین روایت می‌کند: «مثلا یک بار به عباس گفته بودند خانم‌ات آمده بود دادگاه یک ساعت دم در بازپرسی نشسته بود، می‌خواهی بگوییم اینجا بیاید؟ خانم‌ات خوشگل است، سفید و زیبا هم هست... با هم مراوده کنیم، حرف بزنیم... این‌ها خیلی روی عباس تاثیر گذاشته بود. یک بار گفت کار به جایی رسید حاضر بودم به همه چیز اعتراف کنم فقط این عذاب‌ها تمام شود.»

این زندانی سیاسی در ماه‌های اولیه بازداشت دو ماه بدون امکان هواخوری در سلول انفرادی نگهداری شد: «دو ماه رنگ آفتاب و آسمان را ندید.»

کفایه حزباوی، همسر عباس دریس در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۰ بر اثر سکته مغزی درگذشت.

منبع نزدیک به خانواده عباس دریس می‌گوید خانم حزباوی برای پیگیری کارهای همسرش به تهران سفر کرده بود و به او گفته بودند نزد رئیس قوه قضائیه برود و با او صحبت کند تا عباس دریس با وثیقه آزاد شود: «اما یکی از مسئول‌های دفتر محسنی‌اژه‌ای (رئیس وقت قوه قضائیه) به او گفته این پرونده نیزار ماهشهر است و حکمش اعدام، برای چی دنبالش آمدی؟ ایشان خیلی تحت فشار قرار گرفت، وقتی از تهران بازگشت مدام گریه می‌کرد و می‌گفت می‌خواهند عباس را اعدام کنند و یک هفته نشد که سکته کرد.»

عباس دریس سه فرزند پسر دارد که با وجود زندانی بودن پدر و فوت مادرشان در شرایط بسیار سختی به سر می‌برند.

به گفته منبع آگاه بی‌بی‌سی، هر سه فرزند آقای دریس به دلیل شرایط دشواری که در آن به سر می‌برند تحصیل را رها کردند: «پسر بزرگش می‌گوید تمرکز و توان برای درس خواندن ندارد، به همین خاطر کارگری ساختمان می‌کند. دو پسر دیگر عباس هم به مدرسه نمی‌روند. فرزند کوچکش کاملا افسرده و گوشه‌گیر شده، با بچه‌ها بازی نمی‌کند، حتی وقتی پیش آنها می‌رویم فقط یک‌جا می‌نشیند و تکان نمی‌خورد. حرف هم نمی‌زند، در حد سلام آره و نه جواب می‌دهد. برای او نوبت روان‌شناس گرفته شده و قرار است پیش مشاور برده شود.»

فرزندان عباس دریس بعد از فوت مادرشان در در کنار خانواده پدری آقای دریس زندگی می‌کنند.

علی فرزند بزرگ عباس دریس که ۱۷ سال دارد، سال گذشته در نامه‌ای سرگشاده، از مردم خواسته اجازه ندهند که حکم اعدام پدرش اجرا شود. پیش از آن نیز سه فرزند عباس دریس در پیام ویدئویی همین درخواست را مطرح کردند.

علی دریس در این نامه نوشته بود: «متاسفانه مادرم با شنیدن خبر احتمال محکوم شدن پدرم به اعدام، سکته کرد و ما را تنها گذاشت. اکنون پدرم در خطر اعدام شدن هست، من و برادرانم مهدی دوازده ساله و محمد که هشت سال دارد، می‌پرسیم آیا این دنیا آنقدر بی‌رحم است که نگاه کند ما پدرمان را هم از دست بدهیم؟ ما سه کودک از همه سازمان‌ها، دولت‌ها و مردم مهربان دنیا و حتی کودکان در دنیا می‌خواهیم کمک کنند پدرم اعدام نشود. این خیلی وحشتناک است، کمک کنید پدرم به خانه برگردد.»

«در كشور ما سرب سوزان است پاسخ گر بپرسی از عدالت»
دست‌نوشته‌های زندان عباس دریس که به دست بی‌بی‌سی رسیده‌اند اغلب شعر هستند و به نظر می‌آید او از این طریق سعی در بیان احساساتش دارد.

عباس دریس در یکی از دست‌نوشته‌هایش بخشی از ترانه داریوش اقبالی به نام «نامه به وطن» را بازنویسی کرده است: «در كشور ما سرب سوزان است پاسخ گر بپرسی از عدالت».

این زندانی سیاسی در قطعه شعری که احتمالا خودش در فراق همسرش سروده نوشته: «از خود بی‌خودم نمی‌دانم چرا / بر زبان این و آن افتاده‌ام / مرغ دل می‌نالد از درد فراق / دور از آن سرو روان افتاده‌ام / ای محسن چه گویم از درد عشق / لال لالم از زبان افتاده‌ام»

دیدگاه‌ و نظرات ابراز شده در این مطلب، نظر نویسنده بوده و لزوما سیاست یا موضع ایرانگلوبال را منعکس نمی‌کند.

ایران گلوبال
برگرفته از:
بی‌بی‌سی

تصویر

تصویر

تصویر

توجه داشته باشید کامنت‌هایی که مربوط به موضوع مطلب نباشند، منتشر نخواهند شد! 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید