Skip to main content

با احترام به نظرات دوستانی که

با احترام به نظرات دوستانی که
آ. ائلیار

با احترام به نظرات دوستانی که در ویدئو مسئله تبدیل « من به ما» را مطرح کرده اند، میخواهم بگویم
متأسفانه متد تبدیل این « من به ما»، با «کنفرانس سکولار-دموکراسی» و یا کنفرانسهایی مانند آن، درست نبوده و نیست. دلیل اش بی نتیجه ماندن اینگونه تلاشهاست. دهها بار هم چنین تلاشهایی صورت بگیرد باز هم به جایی نخواهد رسید! چرا؟
- چون متد و روش و راه، صحیح نیست. چرا؟
-برای تحقق اقدامی مثبت، نخست لازم است سئوال شود: چکار و چه عملی را میخواهیم تحقق بخشیم؟ گپ زدن، ائتلاف، جبهه، اتحاد یا چی؟
بله کنفرانسهای « گپ زدنی» بسیاری انجام گرفته و تمام شده . آنچه اکنون لازمه « ائتلاف، جبهه، اتحاد» است.
-اتحاد را جریانهای خیلی نزدیک به هم -از نظر مواضع- میتوانند پیش گیرند و ممکن است به نتیجه مثبت برسند. مانند « برنامه وحدت چپ» که ادامه دارد.

جبهه را سازمانها و گروههایی میتوانند تشکیل دهند که « با برنامه حداقلی» بتوانند توافق کنند.
اما « ائتلاف» و حتی « ائتلاف زمانمند» میتواند دامنه اش « جریانهای زیاد و وسیعی» را در برگیرد.
آنچه اکنون در بعد گسترده ضرورت بسیار دارد ائتلاف است. که بعد ها از آن جبهه و اتحاد نیز میتواند زاده شود.
اینها نکاتی ست که برای خیلی ها روشن است
اما آنچه تا حدی تاریک است توجه به این نکته است که در تاریخ صد ساله ی ایران، در دو انقلاب و جنبشها، هیچ گاه « ائتلاف و جبهه و اتحاد» بادوام و گسترده ای تشکیل نشده است.
چون جامعه جهان سومی، ضعیف و استبداد زده، « گروه زاد» است و نه « ائتلاف و جبهه زاد».
اما باز میتوان تلاش کرد . شاید تغییر وضع، امکانی برای « همبستگی» دارد که از دیده نهان است و نیاز به « عمل و اقدام» دارد.
متد و راه درست اقدام برای ایجاد یک « همبستگی امیدآفرین تشکیلاتی» مثلا « ائتلاف»چگونه است؟ گفتیم کنفرانسها راه آن نیستند. چون کنفرانس مرحله ی آخر روند اقدام است و نه اول آن.
پس با چه روش و متدی میتوان این « عمل» را تست کرد، که شاید موفقیت آمیز بود؟

1- لازم است « چند نفر» شخصیت معروف ایرانی ، که از جوانب مختلف مورد اعتماد و احترام و قبول اپوزیسیون اند پیش قدم شوند تحت عنوان « گفت-و-گو گران».

2- « گفت و گو گران» با «چند نفر از شخصیت های جهانی» حقوق بشری ، شخصیت هایی که از جوانب مختلف مورد قبول و احترام اپوزیسیون ایران اند، تماس بگیرند که « گفت و گوی همبستگی نیروهای ایرانی» را در جهت « تشکیل اتئلافی جهت تغییر» یاری رسانند. از راه « دیالوگ با تشکلهای مختلف ایرانی».
چون « گفت و گوگران داخلی» فاقد آن موقعیت اند که خودشان « دیالوگ اتئلاف» را پیش برند. بنابرین تنها امکان برای شخصیتهای جهانی وجود دارد که « دیالوگ ائتلاف» را آغاز کرده و پیش برند.

شخصیتهای جهانی از عرصه های « علم و فرهنگ و سیاست و حقوق بشر» میتوانند انتخاب شوند. شخصیت قابل ذکر ایرانی شاید «خانم عبادی» حقوقدان باشد که میتواند مورد توجه قرار گیرد یا انتخاب شود. و یا مانندهای ایشان.

3- «گفت و گو گران جهانی» با جریانهای مختلف اپوزیسیون تماس گرفته گفت و گو کرده و در صورت موفقیت آنان را « گرد یک برنامه حداقلی ائتلاف» متحد میکنند.

این متد و راهی ست که میتواند تست شود. ممکن است نتیجه ی مثبت بدهد.
در غیر این صورت جامعه « گروه زاد» نمی تواند خود را در ائتلاف و جبهه ی گسترده ای سازمان بدهد.
سرنوشت چنین جامعه ای همیشه به عهده « تصادفات» است.