Skip to main content

آ ائلیار گرامی می نویسد؛ «

آ ائلیار گرامی می نویسد؛ «
Anonymous

آ ائلیار گرامی می نویسد؛ «...تبعیض دیدگان جامعه که 70 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند...»
اما به باور من، از جاییکه در جامعه ی ایرانی قانونی مورد قبول عامه و اکثریت مردم وجود ندارد، تبعیض دیدگان جامعه 100 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند.
در جامعه ی بی قانونی همچون جامعه ی ما، هر کسی میتواند مورد ستم واقع شود. مثلا آ ائلیار از سویی در نظر خود علاقمندیش به دموکراسی را با ذوق و شوقی زیاد نشان می دهد، [و همه می دانیم که حق آزادی بیان یکی از اصول اساسی دموکراسی است]، و از سویی دیگر، نویسندگان و هنرمندان و روشنفکران جامعه را متهم می کند به اینکه یک عمر آثار فرهنگی با مارک «شونیسم» تولیدکرده اند.

از همینجا، همه ی دوستان، و از جمله آقای بنی طرف را دعوت می کنم به اینکه، بیاییم و بجای خرده گیریهایِ سبک از نحوه ی نوشتار و گفتار یکدیگر، مستقیماً نویسنده ی مطلب را مورد سئوال قرار دهیم، چرا چنان نوشته است؟
زیان و ضرر اصلی خرده گیریهایِ سبک سرانه از نویسندگان و گویندگان این است که، شهامتِ گفتن، نوشتن و نقد کردن را از یکدیگر می گیریم.

مثلا هموطنی به نام "بامسی" همینجا در نظرش نوشته است؛ «...درفضای مجازی فیلمی پخش شده بود
دراین فیلم خاتمی با تعداد زیادی سران کشور درمحفلی جمع هستند. خاتمی لطیفه می گفت؛ که اردبیلی ها در روضه هیچی نمی فهمند فقط گریه می کنند...»
اولاً کاش این هموطن لینکی از فیلم مورد نظرش را در جوفِ نظرش می گذاشت. و ثانی بر آن، اینکه در مجالس روضه یِ حضراتِ مشایخ معظم!!! کشور مردمان شرکت کننده یِ در این مجالس بی توجه به سخن روضه خوان، و فقط بر حسبِ سوز صدایِ روضه خوان گریه سر می دهند، موضوعی پوشیده، غریب و تازه ای نیست.

همینجا یک بار دیگر آرزو می کنم، که ایکاش آقای بنی طرف و یا دیگر دوستان می توانستند بر من منت گذاشته و نظر خود را، در باره ی سئوالاتی که در دو نظر قبلیم طرح کرده ام، بنویسند.