Skip to main content

جناب دکتر دوشوکی گرامی

جناب دکتر دوشوکی گرامی
Anonymous

جناب دکتر دوشوکی گرامی
اینکه ایرانیان به گذشته خود بخصوص به دوران قبل از اسلام افتخار میکنند امری مذموم و ناپسند نمی باشد اما اگر این افتخار به خود برتر بینی ایرانیان نسبت به مردم دیگر شود و یا به ملی گرایی فاشیستی تبدیل گردد باید در مقابل آن ایستاد. آویختن به گذشته ایران یا ارکائیسم که دانشمند محترم داریوش آشوری آن را به باستانگرایی ترجمه کردند امری جدید نیست و اتفاقا دقیقا بعد از حمله اعراب و مسلمانان به ایران رگه هایی از آن در مقابل برتری جویی اعراب و اسلام ظهور پیدا نمود. هم اکنون نیز نبرد ملی گرایی ایرانی با اسلام حکومتی که به همراه تفکرات پان ترکیسم و پان کردیسم و.... در صدد برکندن کیان ایران و ایرانی است در توسل به اسطوره های ایران باستان خود را نمایان میکند که اگر خوب مدیریت نشود ممکن است به ملی گرایی تند و فاشیستی تبدیل گردد.

امروزه تقریبا همه رهبران درجه

یک حکومت روزی نیست که به گذشتگان ایران باستان از جمله کوروش و داریوش و انوشیروان و آثار بجا مانده از آن دوران اهانت نکند.

آیت الله خامنه ای در سفر نوروزی که به استان فارس داشتد گفتند " یک نگاه این است که اینها متعلق به جباران تاریخ بوده. هر کدامی که نگاه میکنیم ، به یک نحوی به یکی از جباران تاریخ و طاغوتهای بشری ارتباط پیدا میکند. بله ، از این جهت نگاه منفی به اینها هست...." بدین صورت همه پادشاهان قبل از اسلام مخصوصا آنهایی که در ساخت تخت جمشید دخیل بودند را مستکبر و طاغوت قلمداد نمود.

امام خمینی نیز فرمودند" 10000 عرب آمدند و ما را آدم کردند" یعنی مردم ایران قبل از اسلام انسان نبودند.

علی لاریجانی در دانشگاه شریف گفت "متاسفانه‌ امروزه‌ دروغ‌هاي‌ بسيار زيادي‌ در مورد ايرانيان‌ قبل‌ از اسلام، ميزان‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ آن‌ها و همچنين‌ آتش‌ سوزي‌ كتابخانه‌ها در زمان‌ حمله‌ي‌ مسلمانان‌ گفته‌ مي‌شود.> وي‌ در ادامه‌ افزود:<ايرانيان‌ قبل‌ از اسلام‌ مردماني‌ بي‌ سواد، بي‌ فرهنگ‌ و در كل‌ وحشي‌ بودند و در عين‌ حال‌ خود نيز علاقه‌ داشتند كه‌ بي‌ سواد باقي‌ بمانند.> وي‌ همچنين‌ تمامي‌ پيشرفت‌هاي‌ فرهنگي‌ و علمي‌ ايرانيان‌ قبل‌ از اسلام‌ را دروغ‌ خواند و اندك‌ فعاليت‌هايي‌ نظير تاسيس‌ دانشگاه‌ <جندي‌ شاپور> را حاصل‌ تلاش‌ عده‌اي‌ از مسيحيان‌ دانست."

این لیست را اگر ادامه دهیم تقریبا به کل دست اندرکاران حکومت خواهیم رسید. خوب طبیعی است که مردم ایران نیز چنین عکس العملی از خود نشان دهند. در مقابل تظاهرات حکومتی مانند عاشورا و اربعین و.... آویختن گروههای قومی به اسطوره های من در آوردی مانند دده قورقود مردم نیز به باستانگرایی و گذشته پر افتخار خود متوسل شده اند.

واقعا سئوال اینجاست که در تاریخ چند هزار ساله ایرانی چرا حتی یک نفر وجود ندارد که در تقویم رسمی ایران نامش درج شده و مردم بتوانند برایش بزرگداشت بگیرند؟ در عوض همه مراسمات رسمی ما تقریبا برمیگردد به افرادی غیر ایرانی! که بودجه عظیمی از اموال این ملت صرف بزرگداشت سالیانه و ساخت مقبره آنان از طلا میگردد. صدا و سیما نیز با بودجه های هنگفت آنقدر فیلم و سریال در مورد آنان و خدمه و حشمشان میسازد که حتی نام مادر بزرگشان و.. در اذهان عمومی حک شده است.

در فیلمها و سریالهایی هم که به مسلمانان قبل 1400 سال پیش پرداخته نمیشود همیشه افرادی همانند کوروش و داریوش و کسری و بردیا و هوشنگ و جمشید و.... همگی یا قاتلند یا قاچاقچی و دزد! بر عکس نامهای مذهبی و عربی!

خوب اینها و اینها همگی عکس العمل یک ملت است در مقابل حکومتی که میخواهد بگوید تمام هویت شما منحصر است به بعد از هجوم و تجاوز مسلمانان میشود. اصولا بین ملی گرایی ایرانی با هویت اسلامی دشمنی دیرینه وجود دارد چون نیمه اسلامی این هویت میخواسته نیمه دیگر هویت ایرانی را به کناری گذاشته و نابود کند.

اما همانطور که عرض کردم باستانگرایی ایرانی از دوران رضاشاه شروع نشده و ریشه در تاریخ بعد از حمله اعراب دارد.
بگذارید از همان دودمان ترکزبان قاجار آغاز کنیم، می‌دانید در میان شاهزادگان این خاندان چند تا "سام میرزا" و "کامران میرزا" و بهرام میرزا" و "ایرج میرزا" و "فریدون میرزا" و میرزاهای دیگر داریم که همه نام‌های شاهنامه‌ای و "باستانگرایانه" داشته‌اند؟

بگذارید برای جلوگیری از دراز شدن سخن از هر خرواری مشتی بیاوریم؛ در همان دهه‌های پرتنشی که راه به جنبش مشروطه بردند، آخوندزاده (زاده نوخا و بزرگ شده در شکی قفقاز) در "مکتوبات" می‌نویسد: «سلاطين فرس در عالم مداری داشتند و ملّت فارس برگزيده ملل دنيا بود» میرزا آقا خان کرمانی در "سه مکتوب" می‌نویسد: «ای ایران! کو آن سعادت و شوکت تو که در عهد کیومرث و گشتاسب و انوشیروان و خسرو پرویز داشتی؟»