Skip to main content

جناب دوشوكى گرامى كاملا با

جناب دوشوكى گرامى كاملا با
Anonymous

جناب دوشوكى گرامى كاملا با شما هم نظرم و بعنوان يك چپ مستقل انديش و طرفدار سوسياليسم بر اين باورم كه مسير رهايي كشورمان ايران براى رسيدن به يك سيستم چند حزبى تنها از طريق طرد كردن " من " ها و " منيت " هاست ، متاسفانه برگزاركننده گان اين كنگره از انجاييكه خود شاخص اينگونه نگرش هاى مخرب در جنبش هستند لذا بيشتر ين تلاش را براى جذب اين نگاه بكار مى برند و به همين دليل است كه هر ساله اين كنگره دستاوردى كم ارزش تر از كنگره هاى قبلى داشته و هر بار با چهره هاى جديد بدون پيوند با چهره هاى قبلى روبرو هستيم و درست بسان ساختن عمارتى مى ماند كه بعلت سست بودن پى و پايه ان بعداز چند صد اجرى كه با زحمت بروى هم چيده شد ، فرو مى ريزد و دوباره با اجر هاى جديد و البته با همان معمارقبلى مجدداتكرار صورت مى گيرد ،، جامعه ما در تب و تاب خيزشى ناگهانى است و عده اى با بدست گرفتن اهرم هايي سعى در بتأخير انداختن ان

شكلگيرى ان نيرويي دارند كه بتواند براى سازماندهى و رهبرى چنين موقعيتى خود را اماده كند ، اين بار بنظر من جناب نورى علاء با طرح مهستان مى خواهد براى فرار از پاسخگويي به عدم موفقيت هاى قبلى افكار شركت كننده گان تازه وارد را از اتفاقات گذشته بى خبرند به سمت ديگرى برد ، يعنى همان كند كه در جمع مشاوران جنبش جنبش تجربه گرديده اما اين نيروى تازه از ان بى خبر است . اتفاقا اگر كسى با اقاى نورى علاء از نزديك همكارى داشته باشد خوب متوجه تكرارى بودن سخنان ايشان ميشود و بهمين خاطر است كه بجز يكى چند نفر مريد دائمى هميشه ايشان خواهان جذب چهره هاى جديد و دفع نيروها و حتى دوستان قديمى تر در چهار چوب كار جمعى است . ، همان جلسات بى در و پيگرى كه با رفتن خودشان به تعطيلى كشيده شد ، تشكيل مهستان كار ساده اى نيست كه بشود انرا با جمعى در دنياى مجازى كه هرچه بر تعداد شركت كنندگان ان افزوده گردد از محتوا و كيفت تهى تر مى گردد ، در واقع چنين مهستانى را بايستى با ارزيابى از مهتران و كيفيت و صلاحيت انان تشكيل داد و نه اينكه در جمعى اينچنينى و با گفتن اينكه " هر كس كه مى خواهد نام نويسى كند " انرا تشكيل داد . اين كار باز هم در ادامه قتل عام واژه هاست و سرنوشت ان همان خواهد شد كه سرنوشت جنبش سكولار دمكرات ها ، ان جنبش نيز از انجا شكست خورد كه منيت ها و خودكامه گى ها جاى خرد جمعى نشست ، انجاييكه به شكست إنجاميد كه شرط و شروطى بميان امد و جنبش به ملك شخصى تنزل نمود ، هر جريانى كه بر فرد و فرديت استوار شود سرنوشتى جز شكست ندارد هر چند كه ان فرد شايسته ترين در ميان جمع باشد ! قدرت فرد بايستى كه تابع و نشات گرفته از جمع باشد و ان فرد حق ندارد كه در هيچ زمينه اى از شانتاژ و اهرام هاى مشابه استفاده كند ،. متاسفانه اين دو عامل بشهادت اكثريت فعالين و صاحب نظران و كوشندگان جنبش سكولار دمكراسى هميشه نقش مخرب داشته و هرگز هم حاضر نيست در يك ديالوگ جمعى به اينگونه رفتار وحدت شكنانه پاسخ دهد . بايد كه طرحى نو دراندازيم و خواهيم انداخت !