Skip to main content

آنچه از مقاله غیرمنتظم مشخص

آنچه از مقاله غیرمنتظم مشخص
Anonymous

آنچه از مقاله غیرمنتظم مشخص است نویسنده بخاطر تاثیرات منفی محیط شغلی « بلحاظ روانی » یک طرف و از طرف دیگر تحت تاثیر تفکرات سوپر شونیستی و با استفاده از اصطلاحات خورد کننده و تحقیر آمیز خواسته افکار شونیستی را زیر زر ورق مدرنیزیم و آینده نگر و بهتراز دیگران نشان دهد حالا آنکه بدون تحقیر و بدون خود بزرگ بینی شونیستی انتقادات خود را میتوانست بنویسد و من خواننده براحتی میتوانستم از تفکرات انتقاد آمیز ایشان استفاده کنم ولی آنچه نویسنده با استفاده از یدک کشیدن شغل خود انتخاب کرده نه انتقاد سالم بلکه راه همیشگی شونیزم درمانده یعنی راه تحقیر و سرکوب « رژیم سرکوب را با استفاده از زور و سلاح و قلم بدستان شونیزیم سرکوب با استفاده از قلم » انتخاب کرده . گناه کبیره و نابخشودنی آقای بنی طرف اینست که جرئت انتقاد و انگشت گذاشتن بر غده چرکین شونیزم دارد و اگر کسی انگشت به نقاط ضعف بت های ساخته شده

ساخته شده کارخانه شونیزم شود گناه کبیره مرتکب شده و جزای گناه کبیره الفاظی است که آقای روان درمانگر داریوش برادری بکار برده . منتها اکثریت این حضرات نویسنده و شاعر فارس زبان و یا فارسی نویس یک نقطه ضعف دارند که این هم از جانب ما ملل غیر فارس گناه کبیره است آنهم سکوت مطلق در مقابل ظلم و ستم به ملل غیر فارس است برای نمونه شاملو این آقا سالهای سال ظلم و ستم نبود تحصیل بزبان مادری را در ایران دید ولی بدهان نیاورد ولی وقتی پایش به لس آنجس رسید و دید بچه هائی که در آنجا بدنیا آمده اند و فارسی بلد نیستند و یا خوب حرف نمی زنند از این مسئله گله مند شده و این مسئله را موضوع بحث های جلساتش کرد .خوب شاملو برای جامعه فارس زبان خوب بود ولی برای من تورک و کورد و عرب نه تنها خوب نبود بلکه خیلی هم بد بود چرا که امثال شاملو جزئی از دستگاه آسیمله و سرکوب فرهنگی ملل غیر فارس بود .