پیروز عزیز وقتی آدمی در بالای

پیروز عزیز وقتی آدمی در بالای کوه تفنگ بدوش و با روابط کاملا عشیرتی زندگی و گزارش زلزله اتمی می دهد باید مواظب باشد زیاد نخود لوبیا نخورد تا شمکمش زیاد نفخ نکند. و حواسش باید باشد که شاید با دنیای سیاست بشود شوخی کرد، ولی با دنیای علم نمی شود شوخی کرد، این ماجرا شبیه داستان آن گنجشگی هست که از اسب به جرم تجاوز به وی به دادگاه شکایت کرده بود، و حاکم باعصبانیت از اسب می پرسد که تو با آن جثه لندهورت شرم نمی کنی که به این کنجشک ضعیف و کوچلو تجاوز بکنی؟ اسب از قاضی می خواهد، لطفا آلت تناسلی مرا با جسه کنجشک مقایسهفرمائید، و بعدا قضاوتفرمائید !؟ آآیا اصلا این کار شدنی است؟ پیروز جان حالا من سئوالم این است چرا لوبی های پانفارسیست و پانیرانیستهای هرزه نویس و ضد زن و معتقدین به مرزها پر گهر می خواهند با ایران اسلامی به انرژی هارپ (زلزله مصنوعی ) دسترسی داشته باشند؟