Skip to main content

چند دیدگاه درباره سخنان کارل

چند دیدگاه درباره سخنان کارل
تبریزی

چند دیدگاه درباره سخنان کارل هاینریش مارکس در جهان یافت می شوند، یک دیدگاه دشمنی آشکار با مارکسیسم از سوی سرمایه داران و زرسالاران و کسانی مانند آدولف هیتلر ناسیونالیست است، آدولف هیتلر ناسیونالیست بارها گفته بود که مارکسیسم طاعونی است که باید از سرتاسر جهان ریشه کن شود! دیدگاه دیگر آن است که سخنان کارل مارکس را باید مانند آیه های قرآن قرائت و تلاوت کرد و هیچکس کوچکترین اما و اگری درباره سخنان مارکس نباید به کار ببرد! دیدگاه دیگر عقب نشینی از مارکسیسم و تحریف و به لجن کشیدن آن با واژه هائی مانند سوسیالیسم و دموکراسی و کارگر و رنجبر و دهقان و ..... است که به این دیدگاه رویزیونیسم گفته می شود! دیدگاه دیگر آن است که مارکسیسم کلاسیک و کهن کاستی هائی دارد و سخنان کارل هاینریش مارکس باید ویرایش، بازنگری و بهسازی شوند و با مارکسیسم کهن و کلاسیک رسیدن به کمونیسم شدنی نیست و برای .....

..... رسیدن به کمونیسم حقیقی و پیشگیری از افتادن به گرداب سرمایه داری دولتی مانند شوروی باید بازبینی های بنیادین درباره مارکسیسم کهن و کلاسیک به انجام برسند! ***** در ایران نمایندگان این دیدگاه ها کمابیش چنین کسانی هستند: دشمنان مارکسیسم از یک سو رژیم ولایت فقیه و سرمایه داران و زرسالاران وابسته به آن و کسانی مانند لاجوردی هستند که بارها گفته بود می خواهد تخم کمونیسم را در همه جا بسوزاند! و از سوی دیگر ناسیونالیست ها و پیروان پان های رنگارنگ ناسیونالیستی از آریاپرست گرفته تا پان ترک و پان عرب و ..... هستند که دشمن بی چون و چرای اندیشه های کارل مارکس هستند! توده ای ها و فدائیان اقلیتی و راه کارگری ها (البته با واژه هائی ناهمسان) کسانی هستند که می گویند سخنان مارکس را باید مانند آیه های قرآن قرائت و تلاوت کرد و هیچکس درباره سخنان مارکس نباید اما و اگر بیاورد! فدائیان اکثریتی کسانی هستند که آشکارا می گویند از مارکسیسم دست کشیده اند و خواستار رسیدن به سوسیال دموکراسی هستند و چنین کسانی نماینده رویزیونیسم ایرانی هستند! کسانی مانند ژوبین رازانی (منصور حکمت) هم خواستار بازبینی و ویرایش مارکسیسم کهن و کلاسیک و هماهنگ کردن آن با جهان انسان ها هستند! ***** من (تبریزی) مانند آدولف هیتلر و ناسیونالیست هائی که در تارنمای ایران گلوبال همگان می توانند پان نامه ها (بهتر است بگوئیم هیتلرنامه ها) و نوشته های آنها را ببینند دشمن مارکسیسم نیستم! مانند توده ای ها و اقلیتی ها و راه کارگری ها هم نمی گویم که سخنان مارکس را باید مانند آیه های قرآن قرائت و تلاوت کرد! مانند اکثریتی ها هم با به کارگیری واژه هائی مانند سوسیال دموکراسی به رویزیونیسم نرسیده ام! سخن من دوری از خشک اندیشی (دگماتیسم) و ویرایش و بازنویسی مارکسیسم و زدودن کاستی ها و کمبودهای آن برای رسیدن به کمونیسم حقیقی است! کمونیسم چیست؟ پاسخ: بهره برداری مشترک و برابر مردم یک سرزمین از دارائی های آن سرزمین کمونیسم است!