Skip to main content

آقای ساراخ گرامی، باورم کن از

آقای ساراخ گرامی، باورم کن از
کانال سیزده

آقای ساراخ گرامی، باورم کن از آنچه که در زیر می نویسم، قصدی برایِ اهانت ندارم. اما صریح و بی پرده بگویم، باور کردن محتوایِ داستان کوتاهت، حداقل برای من، بسیار دشوار است.



من هم در خانواده ای ترک زبان متولد شده ام، و لذا باورت می کنم وقتی که می نویسی؛
«...وقتی وارد مدرسه شدم از اینکه نمی توانستم فارسی حرف بزنم استرس و احساس تنهائی عجیبی به من دست داده بود، همه با هم تند تند فارسی حرف می زدند و من شمرده شمرده مثل روخوانی از روی کتاب درسی می توانستم حرف بزنم در گوشه حیاط تنها ایستاده و غرق در افکار خود بودم...»

وقتی جملات بالایی شما را می خواندم، به یادِ خودم در اولین روز مدرسه، یعنی کلاس اول دبستان افتادم. اما باورم کن، با اینکه هرگز در طول دوران تحصیل دبیرستانیم در حل معادلات ریاضی به مانند شما موفق نبودم، ولی هنوز دو ماهی از آغاز سال تحصیلی در کلاس اول دبستان نگذشته بود، که توانستم در کلاس درس، فارسی را به همان روانی همکلاسیهایم سخن بگویم. و در زنگهای تفریح، در حیاط مدرسه، تقریبا همه به همان زبان مرسوم محلی، که "ترکی" بود، با یکدیگر گفتگو می کردیم.

در ادامه ی داستانت می نویسی؛
«...تا اینکه یک روز معلم ریاضی یک مسأله بغرنج ریاضی در مورد دستگاه دو معادله دو مجهولی را پای تخته نوشت و رو کرد به زرنگترین شاگرد کلاس، کی می تونه اینو حلش کنه؟ هیچکس دستش را بلند نکرد........ بلا اراده دستم را بلند کردم، معلم با تعجب بمن نگاه کرد، گفت ها چی می خوای؟ گفتم من بیایم آن مسأله را حلّ بکنم، بعد با تعجب گفت، تو؟ .........و چون همه کنجکاوانه به من نگاه می کردند با اکراه گفت بیا ولی بیخودی وقت کلاس را نگیر، سریع خودم را پای تخته رساندم و مسأله را بروش ماتریکس حلّ کردم...........تا آخر سال معلم ریاضی با من لج می کرد، ولی بعد از آن دوستهای زیادی پیدا کردم و بتدریج لهجه فارسی را یاد گرفتم...»

وقتی در ادامه ی داستانت سخن از "دستگاه دو معادله دو مجهولی" و "روش ماتریکس" می گویی، این نشان می دهد که بر خلاف آنچه در ابتدای داستانت نوشتی، روز اول مدرسه ات نبوده است. حال پرسش اینجاست، وقتی ذهن شما چنان شاداب و فراگیر است، که معادلاتِ سخت ریاضی را می گشاید؛
- چرا این ذهن فعال، که در طولِ تمامیِ سالهایِ قبل از تحصیل در دبیرستان فعالیت داشته، نتوانسته فارسی را بیاموزد؟
- چرا و به چه علتی در سالهایِ تحصیل قبل از دبیرستان نتوانسته بودی، "دوستهای زیادی پیدا کنی و بتدریج لهجه فارسی را یاد بگیری"؟
- آقای ساراخ نمی دانم، قصدت از بیان اینهمه داستان ناهمخوان چیست؟ اما اگر قصدت از بیان اینهمه بهبود وضعیت کشور است، باید به عنوان یکی از مخاطبین داستان کوتاهت به حضورت عرض کنم، که بر شاخ نشسته ای بُن می بُری