در ضمن جناب لاچین لطف کرده

اگاه= بن مضارع
بیاگاه= بن امر

اگاهم اگاهی اگاهد بیاگاه بیاگاهان
اغیشتن= بن فعل
اغشت= بن ماضی
بیاغش = بن امر
اغش = بن مضارع
بیاغشتم بیاغشتی بیاغشت
..............................................
الفتیدن = مصدر
الفتید= ماضی
الف= مضارع
بیالف=امر
بالفم بیالفی بیالفد
.................................
اوردن= مصدر
اورد= ماضی
بیاور= امر
اور= مضارع
بیاورم بیاوری بیاورد
...................................
اهنگیدن= مصدر
اهنگید= ماضی
اهنگ = مضارع
بیاهنگ= امر
اهنگیدم بیاهنگم
.............................
الفغدن= مصدر
ماضی افلغد
مضارع = افلغ
امر= بیافلغ

...............................................
باکیدن = مصدر
باکید ماضی
باک= مضارع
بباک = امر
فعل نفی معمولی و مشهور = بی باک
...........................................................................

اگر بخواهی تک به تک این افعل را برای حضرت عالی صرف میکنم

صرف درست افعالی که جنابتان مصدر فعل را از روی سواد بسیار زیاد صرف کردید به صورت بالا است شما حتی بلد نیستید فعل ماضی و مضارع را چگونه از مصدر فعل در فارسی میسازند اگر بخواهید بقیه را هم به صورت ماضی مضارع و امر برایتان صرف میکنم

حالا مثلا شما به جای بیاهنگیم چی نوشتی "اهنگیدن داریم"

سلام آقای اسامه..از اینکه بعد از, آراستندید تا در ایران گلوبال ما را آسیدن بکنید, باور کنید ما را آشکوخیدن کردید. مخصوصآ با آگاهیدن مارکرهای عربی ترک ها , ما شما را آغیشتن می کنیم که ما را از آلفتیدن نجات دادید..الیدن تنها مال ترک ها نیست. ما در طول تاریخ هم آوردیدندیم و هم آویدندیم. ما ترک ها آهنگیدن داریم که آگاهی سیاسمان را رشد و الفغدن بکنیم تا این تجربیاتی که الفندن کردیم برای استقلال باکیدن نداشته باشیم و بدون بهانستن و پرمخیدن از بزرگان و بدون پرهودن , دلمان را به سوی آزادی به پویانیم. ما در این راه نه پیشیچیدن خواهیم شد و نه پلملیدن خواهیم کرد. این راه را با تناوندن دیگران نخواهیم پوئید. چون بزرگان ما از تخشیدن , جانبیدن دارند. امیدوارم که شما هم در انبانیدن سگالیدن های آزادی ,فیریدن را کنار زده و از غنسیدن در ایران گلوبال با فرخانیدن, گوازیدن بکنید.( استفاده از کتاب شما)