Skip to main content

بدبختانه نوشتار دوستان

بدبختانه نوشتار دوستان
تبریزی

بدبختانه نوشتار دوستان نویسنده ای که این نوشتار را نوشته اند پر از نادرست نویسی های دستور زبانی است! و نادرست نویسی درباره ویرگول و پارانتز و نقطه و همزه و پسوندها و پیشوندها و همچنین به کارگیری واژه های نادرست و ..... بیش از آن هستند که به یکایک به آنها پرداخته شود! برای نمونه در جمله: ( ..... ما طرفدار دموکراسی از جمله دمکراسی انتخابی و مخالف هر گونه استبداد و ديکتاتوری هستيم ..... ) واژه (دموکراسی) یک بار (دموکراسی) و بار دیگر (دمکراسی) نوشته شده است! و این دوگانه نویسی واژه (دموکراسی) بارها در این نوشته دیده می شود و سرانجام روشن نشده است که آیا باید (دمو) پیش از (کراسی) نوشته شود و یا (دم) پیش از (کراسی) نوشته شود؟ همچنین جمله های متناقض هم کم نیستند، برای نمونه در جمله: ( ..... ما مخالف و ناقد مناسبات سرمایه داری هستیم! ..... ) چگونه شدنی است که .....

..... کسی هم (مخالف) باشد و هم (ناقد)؟ اگر مخالف هستیم که دیگر نمی توانیم ناقد باشیم و اگر ناقد هستیم نمی توانیم مخالف باشیم! مخالف سرمایه داری بودن برابر با آن است که کسی خواستار ریشه کن شدن سرمایه داری است اما ناقد سرمایه داری بودن برابر با آن است که کسی مخالف سرمایه داری نیست اما سرمایه داری را نقد می کند! آیا نقد کردن و ناقد بودن برابر با مخالف بودن است؟

اما اگر این جمله ویرایش شود و این چنین شود که: ( ..... ما مخالف سرمایه داری هستیم ..... ) روشن است که باید نویسندگان این جمله خواستار رسیدن به بهره برداری مشترک و برابر مردم از دارائی ها (کمونیسم) شوند اما در سرتاسر این نوشته حتی برای یک بار نیز واژه کمونیسم به کار برده نشده است! و شما اگر در سرتاسر این نوشتار دیدید که یک بار واژه کمونیسم به کار رفته باشد مرا نیز آگاه کنید! (دوستانی که این نوشتار را نوشته اند به زبان بی زبانی می خواهند بگوید کمونیسم بی کمونیسم!)

چنان که دوستان گرامی نوشته اند: ( ..... بر این باوریم که سرمایه داری آخرین نظام اقتصادی ـ اجتماعی و پایان شکل بندی تاریخی و محتوم نیست! ..... ) بسیار خوب نیست! پس چه چیزی ( ..... آخرین نظام اقتصادی ـ اجتماعی و پایان شکل بندی تاریخی و محتوم ..... ) است؟ کمونیست ها می گویند کمونیسم است! اما روشن نیست که دوستان نویسنده چه می گویند و سیستمی را که پس از سرمایه داری پیدا خواهد شد چه می دانند؟ در سرتاسر این نوشته یا منشور نه نامی از کمونیسم برده شده است و نه نامی از کمونیست ها !

هراس از به کارگیری واژه کمونیسم و یکی به نعل زدن و یکی به میخ زدن در سرتاسر این نوشتار بی چون و چراست! چرا؟ چون دوستان گرامی من که این نوشتار را نوشته اند گرفتار رویزیونیسم هستند! رویزیونیسم چیست؟ پاسخ: عقب نشینی از کمونیسم و رفتن آرام و پیوسته و گام به گام به سوی سرمایه داری رویزیونیسم است! البته با به کارگیری واژه هائی مانند دموکراسی و سوسیالیسم و آزادی و اصلاحات و کارگر و دهقان و رنجبر و ..... سخن کوتاه، دوستان گرامی من که این نوشتار یا منشور را نوشته اند خود را سوسیالیست می دانند اما کمونیست نمی دانند! (کمونیسم بی کمونیسم!)

بپردازیم به واژه (ملی) که در این نوشتار چند بار به کار برده شده است، واژه (ملی) در ایران با چند چم گوناگون و وارونه باهم به کار برده می شود و بهترین کار این است که از به کار بردن واژه (ملی) خودداری شود! در این نوشتار نیز واژه (ملی) هم برابر با واژه (ناسیونالیستی) است و هم برابر با (همگانی) و (عمومی) ! برای نمونه در واژه هائی مانند (ستم ملی) و (تبعیض ملی) روشن است که دوستان نویسنده خواسته اند بگویند (ستم ناسیونالیستی) و (تبعیض ناسیونالیستی) اما در جمله: ( ..... مبانی سیاست خارجی ما عبارتند از تأمين منافع و مصالح ملی و ..... ) روشن است که واژه (ملی) برابر است با واژه های (مردمی، همگانی، عمومی) ! که در این باره نگاه کردن به نوشتاری در لینک زیر سودمند است

http://iranglobal.info/node/17981

اما اگر ما (ستم ملی) و (تبعیض ملی) را برابر با (ستم ناسیونالیستی) و (تبعیض ناسیونالیستی) بدانیم باید گفت که ما چیزی به نام ستم ناسیونالیستی در ایران نداریم! چون هنگامی از نابرابری ناسیونالیستی و ستم ناسیونالیستی می توان سخن گفت که در یک کشور رژیمی ناسیونالیست بر سر کار باشد، مانند رژیم آفریقای جنوبی پیشین و یا رژیم رودزیای پیشین که در آن کشورها و هنگام فرمانروائی آن رژیم ها سیاهپوستان دچار نابرابری نژادی بودند و رژیم هائی ناسیونالیست و نژادپرست که فرمانروائی سفیدپوستان نژادپرست را سازماندهی می کردند بر سر کار بودند و هنگام فرمانروائی یک رژیم ناسیونالیست آن چه که دیده خواهد شد ستم ناسیونالیستی و نابرابری ناسیونالیستی در آن سرزمین .....