Skip to main content

جناب آقای دکتر دوشوکی،

جناب آقای دکتر دوشوکی،
ناصر کرمی

جناب آقای دکتر دوشوکی،... گذشته از ویدئوی تبلیغاتی شما برای آقای اسماعیل نوری علا و فرقهء سکولار دمکراتها، هر وقت نوشته های شما را میخوانم، بیاد نامه های فدایت شوم، چاکرم و کوچکم، خاک پا، گرامی، عزیز، استاد، سرور، حضرتعالی، بزگوار و اینقدر از این کلمات و اصطلاحات را در یک بحث سیاسی می آوردید، که دست آخر آدم فکر میکند،این نوشتار خطاب به مادر بزرگ و یا پدر بزرگ ها بود و یا تب و تابی به معشوقه ای، و یا عریضه ای به دربار شاهان، گمان میکنید که دیگران نظرات و دیدگاههای خود را روشن و شفاف بیان میکنند، کم ادب هستند، و شما با ادب و با فرهنگ!.

این فردی را که شما اینقدر صفات پسندیده و شایسته را به سرو گردنش آویزان میکیند، حتّی یاد نگرفته است که شایستهء آن احترامات دیگران مانند شما باشد. این آدم بارها و بارها نشان داده است که: تربین نااهل را چون گردگان بر گنبد است.

نه بر اثر اتفاق با یک آلمانی که مسئول روابط عمومی و اینترناسیونال شرکتی آلمانی، آمریکایی میباشد، از کار خود و از فرهنگ های مردمان کشورهایی که با آنها سرو کار دارد برایم گفت و درد دل کرد، مثلآ میکفت که وقتی با سرمایه داران شرق، آسیایی و یا با مسئولین چینی با تماس ویدئویی گفنگو میکینم و در مورد کالای مورد نظر بحث میکنیم، با لبخندی و با تکان دادن سر به نشانهء راضی بودن و قبول قرارداد فروش و خرید، فردا قرارداد را برای آنها پست میکینم، ولی فورآ داد و بیدا راه می اندازند، و التماس و ناله میکنند که منظورمان بستن قراردا نبود، لطفأ ما را ببخشید،و قرارداد را پس بگیرید، همچنین از فرهنگهای دیگر هم برایم گفت، حال شما بفرمایید، که ما این نوشتارهای شما را قراردادی جدی بگیریم و یا فقط لبخندی و سر تکان دادنی بود و بس.
اگر دیدگاه شما پرواز کبوتری نیست، و حرفی برای گفتن دارید، لطفأ قاطع و روشن بیان بفرمایید، تا ما دریابیم که دیدگاه و جایگاه و پایگاه شما در کجاست، بقیه تعریف و تمجید و دعا و ثنا گفتن را بگذارید، در حوزهء خصوصی، و فضای سیاسی را به فرهنگ بازار تملق و چاپلوسی آلوده نکنید، نظام جمهوری اسلامی به اندازهء کافی آنرا به پست ترین سطح کشانده است.