با درود
تقریبا همه کسانی که ساز فدرالیسم را بدست گرفته و در هر گوشه ای مینوازند از کمونیستها ورشکسته و چپهای کهنه اندیش هستند که آگاهانه میخواهند نسخه شوروی و یوگسلاوی را برای ایران پیاده کنند. آنها میدانند بدینوسیله خواهند توانست به هدف غایی خود که همانا از هم پاشی ایران است دست یابند.
امانوئل کانت فیلسوف بزرگ اخلاق و لیبرالیسم در کتاب بیاد ماندنی خود "صلح ابدی" برای نجات اروپا از جنگهای ویرانگر طرح نبوغ آمیز خود تحت عنوان فدرالیسم اروپائی را پیشنهاد نمود که امروز بصورت کشورهای متحد اروپایی یا اتحادیه اروپا نمود پیدا کرد. توجه داشته باشیم که "صلح ابدی" کانت نه تنها باعث صلح میشود بلکه باعث قدرتمندتر شدن واحدهای مستقل نیز خواهد شد.
پیشنهاد کانت برای پیوستن واحدهای مستقل و تشکیل دولت فدرال است در حالی که طرح فدرالچی های ما جدا نمودن یک واحد یکپارچه به واحدهای نیمه مستقل است که
فدرالیسم برای کشورهای مفید بوده که اولا این واحدها از ابتدا جدا از هم باشند که بخواهند یک واحد قدرتمندتری تشکیل دهند. در ثانی سیستم حکومتی آنها دمکراتیک بوده و ثالثا سطح رفاه و منابع موجود در واحدهای فدرال با هم تقریبا برابر باشد برای مثال اختلاف آنچنانی مابین ایالت تکزاس و ایالت فلوریدا و کارولینا و نیویورک ... در ایالات متحد آمریکا یا همچنین مابین ایالات وستفالیا و زاکس و بایرن و هامبورگ و... در آلمان مشاهده نمیشود.
اما فرض کنیم در ایران طرح فدرالیسم آقایان پیاده شود طوری که هر ایالت میبایست حداقل بصورت اقتصادی مستقل باشد. ایالت خوزستان دارای نفت و گاز است و به لحاظ اقتصادی براحتی میتواند خود را اداره کند اما ایالت بختیاری آب را بر ایالت خوزستان و اصفهان میبندد. خوب از این جدال و کشمکش غیر از جنگ و اختلاف قومی میتوان چیزی انتظار داشت؟
و همینطور ایالت کردستان همین کار را با ایالت آذربایجان و ایالت آذربایجان با گیلان و.................
همه را بکنار ایالاتی همچون سیستان و بلوچستان و کرمان و یزد و... که به لحاظ منابع فقیر (در حال حاضر) هستند چطور بایستی خود را اداره کنند؟
اما جالبتر این است که طرح آقایان بر پایه فدرالیسم قومی است که اصالت را بجای انسان بر قوم میگذارد. در این صورت مرزکشی مابین این اقوام در بسیاری از مناطق ایران که اقوام در هم آمیخته باید چطور باشد؟ برای نشان دادن عاقبت آن تنها میپردازم به شعارهای نژادپرستانه ای که پان ترکها در ورزشگاهها و تجمعات پان ترکی سر میدهند که لاجرم تجلی گر اهداف دراز مدتشان میباشد:
یاشاسین آذربایجان! محو اولسون ارمنستان --------------- آرزوی نابودی کشور دیگر
آذربایجان اویاقدی فارسلار بیزه قوناقدی --آذربایجان اویاقدی کوردلر بیزه قوناقدی----- چون فارسها و کردها مهمان هستند پس بزودی باید آذربایجان را ترک کنند. این نوید پاکسازی قومی در شهرهای ماکو و ارومیه و نقده و.... دیگر شهرهای چند قومیتی را میدهد.
تورک تورکو فارسا ساتماز ------------ حتما سگها را هم باید کشت!!!
و صدها شعار فاشیستی و ضد انسانی دیگر حکایت از این دارد که طرح آقایان برای فدرالیسم حمام خونی است که در آن زبان مادری تنها بکار مرثیه خوانی مادران در سوگ عزیزان می آید.
اگر دغدغه آقایان دمکراسی است (که با هرگز اینطور نیست) باید گفت هیچ وقت فدرالیسم پیش نیاز دمکراسی نبوده و نمیباشد چون در آن صورت باید شوروی سابق بزرگترین دمکراسی دنیا و عراق و یوگسلاوی سابق و بسیاری دیگر از کشورهای فدرال دیگر بایستی دارای حاکمیت دمکراتیک میبودند. در اینجا لیبرالیستها برای پایداری و قوام دمکراسی طرح دولت حداقلی را ارائه میدهند که در آن بجای تمرکز قدرت قسمت مهمی از آنرا مابین ارگانهای اقتصادی و احزاب و نهادهای مردمی تقسیم میشود که این قدرت دولت را بمراتب خواهد کاست مضافا بر این قوه قضائیه و مقننه مستقل قدرت یکه تازی دولت را در ایجاد دیکتاتوری خواهد گرفت. برای مثال دولت ترامپ برای عملی کردن بسیاری از اهداف غیر دمکراتیک خود در خصوص مهاجران و... با موانع سختی برخورد کرده است.
با سپاس