Skip to main content

داشتن حرف "ر" و "غ" و "ک" و

داشتن حرف "ر" و "غ" و "ک" و
کانال سیزده

داشتن حرف "ر" و "غ" و "ک" و حتي "گ" در ابتدا براي مثال "بزن کنار" را "بزن چنار" و تلفظ تراکتور با "تراختور" و اکبر = اهبر و فيزيک= فيزيش و همچنين تلفظ "گ" با "ج" و تلفظ "ق" با "گ" و "گ" با "ق" و موراردی مثل اين براي خود ترکها مشکلي ايجاد نميکند اما وقتي ميخواهند زبان دومي مثل انگليسي و يا فارسي را استفاده کنند ميتواند مسئله ساز شود.
زبانهاي بدوي مثل زبانهاي آلتايي و سواحيلي و سرخپوستان در ميان همان اقوام داراي قدرت بسيار است و ميتواند نيازهاي اشخاص را در همان حوضه فعاليتشان در صحراها بخوبي جواب دهد اما در حوضه مدنيت همچون علم و ادبيات ميتواند مشکل ساز باشد.
قبلا گفتم که هيچ اثر علمي و فرهنگي و ادبي مهم در زبانهاي التصاقي بوجود نيامده است چون مردمي که با اين زبانها صحبت ميکردند نيازهايشان فرق ميکرده است بعبارتی زبان بيانگر نيازهاي مردم ميباشد و بنا به شرايط زندگي انسانها

ميتواند از لحاظ ساختاری فرق کند.
در کنار ضعفهاي زبان ترکي ميتوان صدها مورد از قوتهاي آن نيز گفت مانند تعدد صرف فعل و زمانها که بهتر است به متخصصين واگذار شود اما زبان ترکي در ايران و جمهوري آذربايجان و حتي ترکيه مانعي براي ارتباط با گذشتگانشان شده است. در حاليکه مردم جمهوري آذربايجان ارادت زيادي به نظامي گنجوي دارند و براي تملک او تلاش ها مي کنند حتي قادر به درک يک بيت از اشعار او نيستند براي مولانا در ترکيه هم همينطور. هرساله کنفرانس مولانا شناسي ميگذارند با زبان ترکي استانبولي و انگليسي اما از درک اشعارش غافل هستند. میتوان گفت که غير از حيدرباباي شهريار و تعدادي از شاعران و اديبان ديگر تقريبا هيچ اثر مهم ادبي در زبان ترکي بوجود نيامده و مضافا بر اين زبان ترکي باعث قطع رابطه با گذشته مردمش هم شده است.
اما در حال حاضر يکي از زبانهاي کشور ايران است و بايد در مدارس و دانشگاههاي مناطق ترکنشين بعنوان واحد درسي تدريس شود.