Skip to main content

جنابعالی عمد دارید که چشم تان

جنابعالی عمد دارید که چشم تان
محسن کردی

جنابعالی عمد دارید که چشم تان را بر روی واقعیاتی که به روی کار آمدن رضاخان انجامید ببنید و تنها چیزی را که تماشا میکنید همانا نقش ژنرال آیرونساید در این ماجراست. تو گویی ایران ما کشوری گل و گلاب مثل سوییس بوده و رضاخان با دسیسه انگلیسها روی کار آمد که این مهد دمکراسی را به گورستان دمکراسی تبدیل کند بله؟ والله تا جایی که من روی تاریخ مشروطه مطالعه کرده ام به اینجا رسیدم که پدران مشروطه متوجه شدند که اگر اروپا دمکراسی و مشروطه دارد و در آنجا کار میکند بخاطر 400 سال دوران رنسانس و نیز پیشرفتهای علمی و اجتماعی آن دیار بود نه برای ایران ما با آن واپسماندگی مردمانش. من هرچه آن دوران را مطالعه کردم می بینم..

همه دارند ظهور کسی که در این ویرانه پر از بلبشو نظم برقرار کند را آرزو میکنند. بگذارید زحمت شما را کم کنم بله... ایران ما و ایرانی جماعت در آن زمان شایسته داشتن دمکراسی بود اما هنوز کودکی بیش نبود و باید دوران رشد سیاسی اجتماعی اش را میگذراند تا برای تصمیم در مورد سرنوشت خودش بالغ شود. اگر خمینی روی کار آمد بدلیل بی تجربگی سیاسی امثال شما جبهه ملی ها و غوره نشده مویز شده چپها بود. آقا اعتصاب کردی، رفتی تو خیابون مرگ بر شاه و جانم فدای خمینی سر دادی و در ماه عکس امامت را تماشا کردی حالا که خراب کردی 40 سال است دست از تکرار این ترجیع بند بی بنیان بر نمیدارید که تقصیر پهلوی ها بود؟
آقای مصدق تخم قاجار شما مانند سایر قاجار ها چشم نداشتند ببینند یکی از میان توده مردم بنام رضاخان میرپنج، این فرزند رشید ایران برخیزد و دست اشراف قاجار را پس از 200 سال از جان و مال و ناموس این مردم کوتاه کند. مشکل مصدق چشم تنگی و حسادت بود و بس. اگرنه در همان کودتای 25 مردادش اگر نامه برکناری اش توسط نصیری را می پذیرفت و از دکتر صدیقی و دیگر وزرایش پنهان نمیکرد و میرفت خانه اش به استراحت میپرداخت آسمان به زمین می آمد؟ پیرمرد متظاهر خودخواه متکبر دور خانه اش را با تانک پوشانده بود آنوقت چند نفر سرباز را که همراه سرهنگ نصیری آمده بودند را کودتا لقب داده بود و از رادیو هم خواند. همه به تحریک آن ماجراجوی بدنام دکتر فاطمی.
مشکل شما مخالفان پادشاه همانا ندیدن حقایق تاریخی آنجا که به نفع تان نیست است. من مطمئنم که شما دقیقا کریمپور شیرازی را نمی شناسید و مطالبش را در آن زمان مطالعه نکرده اید. من «مقالات» او را مطالعه کردم. از روی همان مقالات میتوان فهمید که او یک عقده ای بود که عقده مشهور شدن داشت و برای این کار چه چیزی بهتر از حمله به پادشاه و خانواده او؟ برای فرار از زندان قصر خودش را به آتش میکشد و البته در بیمارستان به همه میگوید اشرف پهلوی آمد مرا آتش زد و دور تخت من رقصید. آخر کدام عقل بالغی چنین خزعبلاتی را قبول میکند؟ لااقل یک درصد جا بگذارید که کریمپور شیرازی دارد قصه می بافد! یعنی در میان مخالفان شاه یک آدم دیوانه هم پیدا نمیشه؟ آخر عقل هم خوب چیزی هست. اگر دربار مشکلی با کریمپور شیرازی داشت مگر برایش کاری داشت که او را نیز بنشاند کنار دکتر فاطمی و اعدام کند؟ چرا آتش بزند این بیهوده گویی ها چیست؟ ایا چیزی بجز غرض ورزی شما جبهه ملی های تاریخ گذشته با پهلوی هاست؟
پلهوی ها دیکتاتور بودند آری. اما به گفته دوست و دشمن محمدرضاشاه تا قبل از کودتای مصدق پادشاه مشروطه بود. اما دوبار به جانش سوء قصد شد و از آخر هم مصدق کودتا کرد. خب اگر قرار بر کشتن مخالف و کودتا باشد چرا او نکند؟ خییلی هم خوب کاری کرد. در زندگی کسی نمیتواند گل بی عیب باشد. پهلوی ها گل بی عیب نبودند اما گل بودند. که هزاران بار از لجن خمینی که شماها بر کشیدید بهتر بودند. این آخر عمری آقای دوارپناه شجاعتش را داشته باشید و اقرار کنید که اشتباه کردید با این انقلاب تان. بپذیرید که گز نکرده پاره کردید. شما نمیتوانید یک سیستمی را از جایش برچینید و در آغاز هم افتخار کنید اما وقتی انقلاب گند میزند بگویید تقصیر شاه بوده. این نهایت بی دل و جراتی است. بد و خوب آن حکومت با آن حکومت است اما وقتی شما آن حکومت را از جای بر میدارید بد و خوب پس از آن با شماست. ما امروز به دنبال برچیدن بساط جمهوری اسلامی هستیم و شجاعتش را داریم که مسئولیت بد و خوبش را نیز بپذیریم زیرا مثل شما نسل گذشته ترسو و بی مسئولیت نیستیم.