Skip to main content

نزدیک به دو قرن است که

نزدیک به دو قرن است که
کانال سیزده

نزدیک به دو قرن است که تئوریسین های بزرگ عالم سیاست، فلسفه و اقتصاد نظام استثمار و سرمایه با اندیشه های برابری طلبانه و ضد استثماری سوسیالیستها شاخ به شاخ شدند اما کدامیک توانست عدم حقانیت سوسیالیسم را اثبات کنند؟ کدام تئوریسین مدافع کاپیتالیسم با نقد سوسیالیسم توانست جایگاهی برتر و والاتر از مارکس را اشغال کند؟ آیا دوستمان علیرضا اردبیلی که کینه و نفرتش اش از سوسیالیسم بسیار بیشتر از سواد خواندن و نوشتن اش است توان نقد علمی سوسیالیسم و کمونیسم را دارد؟ آیا با چند سطر و پاراگراف یا با یک مقاله کوتاه میتوان "سوسیالیسم" "ماتریالیسم دیالکتیک و تاریخی" را که محصول اندیشه و پراتیک یک طبقه اجتماعی و صدها هزار رهبر جنبش کارگری و روشنفکران آن است نقد کرد و کنار گذاشت؟ آقای اردبیلی بنا به مثل فارسی"دیواری از دیوار کمونیسم کوتاهتر گیر نیاورده است". ایشان میخواهند تنها با مخالفت هیستریک

پرچمداری دشمنی و جنگ با سوسیالیسم و کمونیسم را بعهده بگیرند. اما نمی توانند چون او فیلسوف نیست که فلسفه ماتریالیستی سوسیالیسم را نقد کند. آقای اردبیلی اقتصاددان نیست که تئوریهای اقتصادی مارکس را نفی و نقد کند و ایشان سیاستمدار نیستند که سیاستهای سوسیالیستی را نقد کنند. ایشان حتی حریف سیاسی هواداران منصور حکمت و راه کارگر هم نیستند.
مقاله او فقط به خواننده نشان میدهد که علیرضا اردبیلی مخالف و دشمن کمونیسم است. همین و بس. ایشان انتقادات خود کمونیستها را از لنین، بلشویسم و انقلاب اکتبر را در مقاله شان کپی و پیست کردند و بعنوان نقد کمونیسم به خورد خواننده دادند. کمونیستها، سوسیالیستها و مارکسیستها از دهها سال پیش حتی از زمان لنین به نقد لنینیسم پرداختند و تضاد و تمایز لنینیسم را با سوسیالیسم اثبات کردند. (لازم باشد دهها کتاب و مقاله نام برده خواهد شد)
دلیل دشمنی اقای علیرضا اردبیلی با سوسیالیسم و کمونیسم چیست؟ دلیل ایدئولوژیک دارد. ایدئولوژی آقای علیرضا اردبیلی ناسیونالیسم افراطی و بعبارتی دیگر پانترکیسم و تورکچولیق است. یکی از ارکان فکری ایشان دشمنی با کمونیسم است. ایشان میخواهند زمینه رشد سوسیالیسم را در آذربایجان مانع شوند تا بار دیگر جعفر پیشه وریها و احزاب سوسیالیست مانند فرقه دمکرات آذربایجان به صحنه نیایند و جنبش ملی آذربایجان فقط در هژمونی و تاخت و تاز پانترکیستهای مدافع کاپیتالیسم قرار بگیرد. ایشان میخواهند در سطح جنبش ملی و رهائی بخش بعنوان ضد کمونیست از بورژوازی آذربایجان تائیدیه بگیرند و حمایت شوند. آقای اردبیلی میخواهند در میان مذهبیون، مرتجعین و قشر عقب مانده آذربایجان که کمونیستها را کافر و بی دین می شناسند، اعتبار پیدا کنند. آقای اردبیلی بر خلاف ادعایشان نمی توانند مدافع مدرنیسم و علم باشند چون ایشان قبلا هم عقاید عقب مانده خود را به نمایش گذاشتند. به چند نمونه اشاره میشود . تا خواننده بداند که آقای اردبیلی چگونه می اندیشند. ایشان در گفتار تلویزیونی شان با گوناذ تی وی با طول و تفسیر فرمودند که ملا غلامرضا حسنی نماینده ولایت فقیه در آذربایجان غربی و امام جمعه ارومیه قهرمان ملی آذربایجان هستند مانند ستار خان و باقر خان و غیره. (منبع و لینک موجود است). ملا حسنی نماینده فاشیسم اسلامی بود و دستور اعدام پسرش و دستور کشتار فرزندان مردم تورک در نقده در اعتراضات اوایل خرداد 1385 را داد
آقای اردبیلی بعنوان یک ناسیونالیست افراطی افکار راسیستی و نژاد پرستانه دارند و در سخنرانی پالتاک چنین گفتند: البته من حالا یک ایراد مهم فارسها را خواهم گفت که اصلا به مدیا مربوط نیست. اینها بعنوان ملت یک ایراد کروموزومی دارند. غیر از این ایراد کروموزومی، از نظر مدیا وضعشان فوق العاده است. آن تنوع و آن آنارشی لازم  را– که همه چیز باشد، همه نوع باشد- دارند….. ایرادهایشان را می گفتم. ایراد آنهاد ایراد مدیا نیست.  در کل اینها بعنوان ملت  مریض اند. نمی دانم مرض کروموزوم دارند.  اینها را آراز [ دکتر آراز سلیمانی] خوب می دانند. آراز سلیمانی خودش پزشک است و از ژنتیک  خوب اطلاع دارد، همچنین اسد بیگ. فارس ها یک ایراد کروموزومی دارند، چیزی دارند که  بمحض خارج شدن از تخم، تفکرات راسیستی ذهنشان را کور کرده است. … اینها اگر بعنوان ملت یک ذره شعور داشتند، یک ذره عقل داشتند، می توانستند بعنوان ملت از منافع خودشان دفاع کنند. منافع اینها در از هم پاشیدن ایران نیست. … ولی در نتیجه نقص کروموزومی شان ، بی شعوریشان، پایین بودن فهم و دراکه شان است.
اردبیلی با مبارزه زنان برای آزادی مخالفت کرده است و او را در مقاله ای نقد کردند. (منبع هست)
پانترکیسم، راسیسیم، ضد زن بودن، ضد کمونیست بودن همه و همه افکار دوستمان آقای علیرضا را تشکیل میدهند