برادر و رفيق گرامى اقاى سيد

برادر و رفيق گرامى اقاى سيد هاشم خواستار،
هم ميهنم، هم ولايتى، هم رزم و هم درد از راه دور دستت را ميفشارم و نداى وجدان اگاه تو را در اين دوران نامردى و نا مردمى مي ستايم. يارى رسانى به رفيق در بند از ابتدايى ترين وظايف هر انسان شرافتمندى است.
افسوس كه سالهاست كبر و غرور بر كنشگران سياسى و اجتماعى ايرانى سايه افكنده و مانع همدلى، همراهى و هم صدايى انان با هم گشته است.
جويبارهاى پراكنده با تمام صداقت و شهامتشان راهى به دريا نخواهند يافت، اين سنت تاريخ و درس تلخ طبيعت است. ثمره مستقيم اين نابسامانى در جبهه مردم خوشه چينى انان در جبهه گرگهاست و تا چنين باشد، شغال ها و كفتارها گوشت تن ما را خواهند خورد و بر جنازه ما اواز مرگ و نيستى خواهند.