Skip to main content

باید به چپ نماهایی مثل یوسف

باید به چپ نماهایی مثل یوسف
بهمن موحدی(بامدادان)

باید به چپ نماهایی مثل یوسف عزیزی بنی طرف و امثالهم یاد آوری کرد که ، در جریان خیزش سراسری اخیر، هموطنان لر و عرب ما در خوزستان ،به طور متحدانه بر علیه رژیم مبارزه کرده، و دست در دست یکدیگر، دمار از روزگار مزدوران رژیم درآورده و آنها را لت و پار کردند. ویا هموطنان شریف کرد و ترک ما در کرمانشاه و ایلام و زنجان و اردبیل و ارومیه، همان شعارهایی را سر دادند که از سایر شهرهای ایران شنیده می شد و به طور نمونه حتی یک شعار انحرافی(جدایی طلبانه و قومی) سر داده نشد.
آقای بنی طرف! نژاد پرستی و قوم گرایی، هیچ نسبتی با سوسیالیسم و کمونیسم ندارد.
گام نخست برای رفع هرگونه تبعیض و ستم، سرنگونی رژیم آخوندی است. تضاد اساسی و عمده ی جامعه ی ایران، تضاد میان زحمتکشان و رژیم سرمایه داری آخوندی است و سایر تضادهای موجود را می توان از طریق حل مسئله ی اصلی(سرنگونی رژیم آخوندی) برطرف کرد.

سوسیالیستها و کمونیستهای راستین ایرانی، از تمامیت ارضی ایران دفاع می کنند و خواهان رفع هرگونه تبعیض و ستم بر خلقهای ایران هستند.
باری، عده ای با دامن زدن به نفرت قومی، قصد دارند مبارزات سرنگونی طلبانه و آزادیخواهانه ی خلق های ایران را به کجراه بکشانند. بروز این ناسیونال شوونیسم قومی را نمی توان به تبعیض قومی از سوی رژیم نسبت داد، زیرا رژیم آخوندی به دلیل ماهیت ضدخلقی خود، همه ی خلق های ایران را مورد ستم و سرکوب قرار می دهد. تبعبض در ایران تنها جنبه ی مذهبی دارد و به هیچ وجه جنبه ی قومیتی ندارد. به طور مثال هموطنان کرد و بلوچ و ترکمن ما به جرم! سنی مذهب بودن و نه به خاطر نژاد و قومیت خود، تحت ستم مضاعف قرار دارند. مثالی دیگر می زنم، ترکهای ایران شیعه مذهب هستند و قرن هاست که در قدرت حاکمه ی ایران سهیم هستند و بخش بزرگی از اقتصاد ایران را مدیریت کرده و در انحصار خویش دارند. اما با این حال حتی اگر مشکل تدریس زبان ترکی به عنوان مثال در ایران حل شود، باز روحیه ی فاشیستی گرگهای خاکستری به عنوان یک ایدئولوژی نژاد پرستانه موجود است. این ایدئولوژی وظیفه اش ایجاد نفرت قومی و در درجه نخست، نفرت بر ضد فارس زبانهای ایران است. زیرا ایجاد چنین نفرتی می تواند به نفرت قومی و امر تجزیه ی ایران دامن زند.
به طور قطع پس از سرنگونی رژیم آخوندی، حق خودگردانی استانی( فدرالیسم مدرن و اداری، نه فدرالیسم ارتجاعی ملی) و حق آموزش به زبان مادری( در کنار زبان فارسی) به خلق های ایران اعطا خواهد شد. اما بدا به حال خائنین جدایی طلب و فاشیستهای پان ترک و پان عرب؛ این خائنین اگر همچنان در راه وحدت خلقهای ایران سنگ اندازی کنند و نفرت قومی را اشاعه دهند، بی تردید جایشان در کنار آخوندها و پاسداران خواهد بود.
"اسلحه ی خلق ما به سینه ی خائنان همیشه غرنده باد"
***به امید پیروزی خلق قهرمان ایران***