Skip to main content

کیانوش جان. اگر خاطرت باشه در

کیانوش جان. اگر خاطرت باشه در
محسن کردی

کیانوش جان. اگر خاطرت باشه در پالتاک دکتر سکویی هم اتاق یا کانال خودش رو داشت و هربار نزدیک به 200 نفر هم در اتاقش جمع میشدند. این 200 نفر چه کسانی بودند؟ همه شون سلطنت طلب بودند؟ به باور من نه! خیلی بیشتر از سلطنت طلبها کسانی در اتاق دکتر سکویی شرکت میکردند و ساکت هم می نشستند که اصلا با سلطنت مشکل داشتند و در اتاق سکویی با آیدی ناشناس می آمدند و عبارت بودند از چپها و مجاهدین و ملی چی ها و غیره. اما سکویی چه چیزی داشت که اینها رو جذب میکرد؟ مسلما ایده و آرمانش نیود. به باور من سکویی دل اینها رو با دادن فحشهای چارواداری به حکومت اسلامی خنک میکرد و باعث میشد هم دق دلی شان خالی شود و هم در این غربت غمزده لختی از ته دل بخندند. فحشهای سکویی فحشهای خود اینها بود که هرگز به خود اجازه نمیدادند از یک تریبون عمومی از زبان اینها شنیده شود اما سکویی این حس را به آنها میداد که از زبان آنها فحش.. اد

که از زبان آنها فحش میدهد. اینجوری بود که تا سکویی بساط معرکه اش را باز میکرد از در و دیوار مشتری میریخت. هنوز هم اگر در یوتوب «فحشهای سکویی» را دنبال کنی کلی میخندی. حالا حکایت این پسره هست. چقدر اپوزیسیون ما باید بی برنامه باشه که بخاطر حرفهای این بهم بریزند و اصلا اهمیت بدن که این چی میگه. در کشورهای پیشرفته به این نوع آدمها کسی محل نمیگذاره.