Skip to main content

در مقاله چنین قید شده:

در مقاله چنین قید شده:
آ. ائلیار

در مقاله چنین قید شده:
« ترکیه برای این به کردهای سوریه ، نیروی نظامی، حمله کرده که «آنها را نابود کند چون ارض و حاکمیت ترکیه را تهدید میکنند، مانند کردهای خود ترکیه. همه ی اینها را قابل نابودی میداند».
عبارت « به کردهای سوریه ، نیروی نظامی، حمله کرده » به معنی حمله به نیروی « نظامی» ست.
مقاله نگفته ترکیه به همه ی« مردم کرد» حمله کرده است. چنین خطایی در نوشته نیامده است.
--
اضافه کنم: درسته که گفته شده حمله به « نیروی نظامی»ست، اما در این حمله خواه ناخواه غیر نظامیان هم کشته شده اند. اخیراً طبق اخبار رسانه ها 300 نفر غیر نظامی در ترکیه ، از کسانی که مخالف این حمله بودند دستگیر شده اند.

---
سخن اردوغان:
« رجب طیب اردوغان به تازگی گفته، چه پ ک ک ، چه حزب اتحاد دمکراتیک ، چه یگان های مدافع خلق، هر نامی که داشته باشند، به کمک خداوند آن ها را نابود می کنیم. ما به آن هایی که به ما حمله می کنند، استقلال و ثبات ترکیه را تهدید می کنند ، رحم نمی کنیم. منبع :سایت صدای امریکا»
---
توجه کنیم جنگ وقتی درمیگیرد غیر از نظامیان، دامن غیر نظامیان و حتی کودکان را نیز میگیرد.

عمل جنگ قابل دفاع نیست. عکس آن، عمل «دیالوگ» قابل دفاع ست.
برای حل مسایل لازم بود که حکومت ترکیه راه حل «سیاسی» را پیش میگرفت. به جای اقدام به حمله در سوریه. که عمل به شدت نادرستی ست.

-مسایلی که ترکیه برای توجیه حمله خود مطرح میکند ، راه حل سیاسی دارند.
-حتی برای تبدیل نیروی نظامی کردها در ترکیه به نیروی غیر نظامی باز راه حل « سیاسی» وجود دارد.
-ولی دیکتاتورها هرگز نمی خواهند آنرا ببینند. فعال رفع ستم ملی و تبعیض لازم نیست از چشم دیکتاتور ها به مسایل بنگرد. او موظف است از راه « راحتی و آسایش، مسالمت و حقوق مردمان » به مشکلات، راه حل بجوید.
- عامل اصلی که مسئله ملی در ترکیه را به « جنگ» تبدیل کرده حکومتهای ترکیه بوده اند. متاسفانه کردها هم خودشان را به این باتلاق انداخته اند و سیاست های کارایی برای خروج اتخاذ نکرده اند. یا نتوانسته اند بکنند. یا در مواقعی حکومت آن سیاستها را به شکست کشانده است.
---
برخی مسایل هست که دیکتاتور ها نمی خواهند ببینند ولی فعال رفع تبعیض آنها را می بیند و یا میتواند ببیند:
شکست نظامی کردها در سوریه و ترکیه و حتی در ایران به معنای « شکست سیاست اشغالگری آنها نیست». منبع تولید نیروی نظامی، خود خلق کرد است. تا خلق هست در صورت نیاز این نیروی نظامی را تولید خواهد کرد.
سیاست اشغالگری راه حل «دیالوگ و سیاسی» دارد. تنها خلق مورد ظلم واقع شده میتواند در مقابل آن بایستد. و سخن گویانش از راه «سیاسی و مذاکره» به توافق برسند. تضادها بین خلق ها تفاوت دارند با تضادها بین خلقها و حکومتها. راه حل اختلافات بین خلق ها سیاسی ست. و بهیچ وجه نباید آنها را نظامی کرد. «اصل خشونت بین خلقها ممنوع ست» اکیداً باید رعایت شود.

نیرویی که اختلافات بین خلقها را نظامی میکند، حالا دولت باشد یا غیر دولت، دارد سیاست نادرستی را اجرا میکند. لازم است علیه آن موضع گرفت.
----
در رابطه با نیروی نظامی کردها در سوریه دو موضوع هم بود که عمداً وارد آن نشدم که جداگانه بودند:
1- روابط نیروی نظامی مذکور با روسیه، آمریکا ، اسد، و گروههای متحد خود
2- چگونگی عملکرد نیروی نظامی مذکور به طور کلی با مردم

-از این میان تنها به سیاست« اشغال محل زندگی برخی خلق ها مثل ترکمن ها و اعراب و غیره» اشاره شد. که در رسانه ها کم و بیش مطرح شده بود. اینکه این عمل واقعا انجام شده و تا چه حدی بوده برمن پوشیده است. اما سیاست اشغالگری را در اقلیم و ادعای ارضی را در آذربایجان غربی شاهد بودیم. براین اساس لازم بود که به« این سیاست» توجه شود.

در مورد سوریه خود نیروی نظامی کردی عمل اش را « اشغال و پاکسازی قومی» نمیداند. و خالی کردن محل ها را «لازمه جنگ و حفظ جان ساکنان» عنوان میکند.
----
از مشکلات مهم جنبش خلق کرد، از زاویه « عملی و نظری » اشکالات افکار ایده لوگ آنها، اوجالان، است. که سعی کردم در مقاله زیر به آنها اشاره کنم:
عبدالله اوجالان و تز«کنفدرالیسم دموکراتیک»
http://www.iranglobal.info/node/60701