Skip to main content

واقعیت این است تا زمانیکه

واقعیت این است تا زمانیکه
Anonymous
عنوان مقاله:
چرا تبریز تب نکرد؟! بهزاد- کریمی

واقعیت این است تا زمانیکه نیروهای فعال اعم از چپ و دموکرات ، تعریف درستی از هویت و زبان مردم آذربایجان و کل ترکهای ایران ، نداشته باشند وحقوقی به نسبت کثرت جمعیت تمام اتنکیهای فارس و غیر فارس در کلیه زمینه ها از جمله تحصیل به زبان مادری در نظر نگیرند که با در نظر گرفتن نسبت کثرت جمعیت ترکان ، زبان ترکی باید همطراز با زبان فارسی در ایران آموزش داده شود و دومین زبان رسمی کشور شود و اگر این نیروها ترکان ایران را همچنان ترکان فارس شده ای پندارند که با زور پادشاهان سلجوقی و دیگر حاکمان ترک ، ترک زبان شده اند ره بجایی برای اتحاد با فارسها و مرکز نشینان برای مقابله با تحجر و عقب ماندگی نخواهند برد. در این مقاله نیز آقای بهزاد کریمی همچنان با این تفکر پوسیده گذشته که ترکهای آذربایجان نه ترک، که ترک زبانند، همچنان بر طبل جدایی می کوبد.

اما در مورد علت سکوت مردم آذربایجان بخصوص شهر تبریز که مرکز نهضتهاست در اعتراضات دی ماه 96 باید گفت : یکی از خصوصیات بارز اعتراضات دی ماه ۹۶ نبود رهبری و شخصیت سیاسی خاص برای اعتراضات و روشمند نبودن خواسته های تظاهرات کنندگان و معترضین بود٬ تا جاییکه که روند اعتراضات در شهرهای مختلف را بیشتر مسئول یک کانال تلگرامی و جوان ۳۵ ساله خارج از کشور تعیین و رهبری میکرد!
نبود رهبری سیاسی مشخص برای اعتراضات و عدم انسجام در حرکات و شعارها باعث شده بود که در اعتراضات شعارهای تحجرگرایانه و نژادپرستانه ای چون رضا شاه روحت شاد٬ ایران که شاه نداره حساب کتاب نداره٬ ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم٬ داده شود که بیشتر از هرکس و گروه٬ ملل و اقوام غیر فارس را که سالها برای بدست آوردن حقوق پایمال شده و اولیه خود از جمله اجرای اصل ۱۵ ٬ ۱۹ و ۴۸ قانون اساسی تلاش می کردند نگران می کرد.
چراکه اساس اولیه پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق ملل و اقوام غیر فارس در ایران و رشد احساسات ناسیونالیسم افراطی فارسی و تفکر پان ایرانیسم و پان فارسیسم و باستانگرایی از زمان حاکمیت رضاشاه در ایران پایه ریزی شد و در زمان فرزندش محمدرضا پهلوی مرحله تکاملی خود را طی کرد و حاکم بر افکار عمومی شد که متاسفانه این تفکر زهرآگین و خانمان سوز، هم ذهن و هم فکر عده ای را در چنبره و دایره تنگ نژادپرستانه خود در محاصره نگهداشته که مردم کشور کثیرالملله ایران با زبانها و فرهنگهای زیبا و متنوع را میخواهند در دیگ یکسان سازی زبان و فرهنگ حاکم فارسی حل و سپس هضم کنند!
در این میان ملت ترک ایران که حداقل ۴۰ درصد از جمعیت ۸۰ میلیونی کشور را تشکیل می دهند (مصاحبه دکتر علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه پیشین ایران با خبرنگاران در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۹۰ در آنکارا) با توجه و دقت به نوع اعتراضات و شعارها و بدون توجه به تحریکات افرادی که نیات منفعت طلبانه از اوضاع آشفته را داشتند و با اعتماد به توصیه های فعالین ملی که سالهاست برای به دست آوردن حقوق انسانی برای ترکان که اکثریت نسبی جمعیت ایران را تشکیل می دهند اما از حقوق اقلیتی در حد ارامنه ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار نفری ایران هم برخوردار نیستندو همگام با مردم در صف حق طلبانه ترکان در ایران که به حرکت ملی مشهور است حرکت می کنند٬ پیشگام شدن در تظاهرات زودهنگام٬ احساساتی و بدون حساب و کتاب را جایز ندانسته و با رصد تیزهوشانه و‌ آینده نگرانه قضایا هر نوع تحرک و اعتراض را به زمان مقتضی و در چهارچوب خواسته های حق طلبانه و دور از تحریکات احساسی و زودگذر محول کردند.
مردم اذربایجان بخصوص کلانشهر تبریز در اعتراضات اخیر نشان دادند انها با تجربه ای که از حوادث و انقلابات گذشته گرفته اند دیگر بی گدار و از روی احساسات و چشم بسته به آب نخواهند زد تا ثمره زحمات او را نه خود که دیگرانی که او را مهاجم و غارتگر مینامند درو کنند. اما این تحمل و طمانینه به معنای بی تقاوتی به اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد نیست برعکس او اتفاقات جامعه و کشور را با تیزبینی و هوشیاری تمام رصد می کند و به آنچه که در کشور میگذرد اشراف کامل دارد.
مردم آذربایجان و دیگر ترکان ایران نشان دادند آنها با اگاهی تمام هرگز به دوران ذلت بار باستانگرایانه و نژادپرستانه حاکم بر ایران بر نخواهند گشت و با زبان ترکی٬ فرهنگ و هویت مخصوص به خود و با سربلندی و افتخار و و زنه ای حداقل به سنگینی ۴۰ درصد از جمعیت ایران و با احترام به همه زبانها و فرهنگهای متنوع در ایران در کنار دیگر اقشار جامعه زبانی و فرهنگی زندگی خواهند کرد و حقوقی همطراز و مساوی در همه زمینه های مادی و معنوی و آموزشی با مردم فارس زبان کشور خواهند داشت نه کمتر و نه بیشتر!»