Skip to main content

بهنام جان، ثبت تلاش فدائیان

بهنام جان، ثبت تلاش فدائیان
آ. ائلیار

بهنام جان، ثبت تلاش فدائیان اورمیه کار بسیار ضروری ست. میدانی که همیشه به این موضوع تأکید کرده ام. روزگار همیشه چنین نخواهد ماند. بازهم جوانانی پیدا خواهند شد و برای بهزیستی مردمان جامعه ما خواهند کوشید. همچنان که اکنون نیز میکوشند. آنان نیاز دارند داستانها و تجارب کوششهای تاریخی را بخوانند و با آگاهی از آنها پیش روند. این نوشته ها برای آنها مهم و آموزنده خواهند بود. و نشان خواهند داد که اشتباهات گذشته را تکرار نکنند. از سوی دیگر من آموخته ام: آنان که تاریخ ندارند در واقع هیچ ندارند. و مجبور اند خطاهای گذشته را تکرار کنند.
در آمریکا و اروپا می بینی طرف عکس نقاشی شده ی «جد دو قرن» پیش اش را هنوز هم دارد.
از اینرو لازم است همه چیز نوشته شوند. حتی ریزترین چیزها. از اخلاق و رفتار و احساس و جسارتها و شجاعتها و ترسها و غمها. امیدها و آرزوها و فداکاریها. همچون رمانها.

در 58 روزی به دوستی گفتم : «من هر وقت ترا می بینم به یاد شخصیت هایی میافتم که در رمانها دیده ام.» گفت:« حواست کجاست، ما داریم با زندگی و تلاشهایمان،با غم و شادیهایمان ، با عشق و دوستی هایمان ، با باک و بی باکی هایمان ، رمانهای نوی می نویسیم.» و به درستی هم چنین بود.

گوشه ای از فعالیت دانشجویان پیشگام ، در اسفند 57 :

- به مقطعی که باید اشاره میشد و من فراموشم شد: از اسفند 57 تا عید 58 بود.یعنی یک ماه.
در بهمن 57 در اورمیه نبودم. اما در اسفند بودم. در این ماه در دانشکده ی کشاورزی دانشگاه اورمیه دانشجویان فدایی برنامه هایی ترتیب میدادند. از جمله:
1- نمایشگاه عکس از شهدای سازمان
2- ترتیب سخنرانی برای مردم.
3- ترتیب جلساتی برای فعالان فدایی شهری. که همه ی فعالیتها را سازمان دهند؟
زنده یاد حمید بهمراه دوستانش مسئول این تلاشها بودند.

-در دوتا از این سخنرانی ها دانشجوی دختری به زبان ترکی صحبت کرد. «پیرامون برنامه های فدائیان برای مردم» ،که عمدتاً موضوعات « عدم تبعیض جنسیتی(برابری زن و مرد) و رفع ستم ملی و عدالت اجتماعی» را در بر میگرفت. این سخنرانی ها از آنجایی که به زبان ترکی بود، و مسایل را خیلی راحت و قابل فهم برای عموم بیان میکرد، بسیار مورد استقبال قرارگرفت. و مردم به دفعات در خواست میکردند که ایشان بیاید و صحبت کند.
اصغر و رضا و من و دیگران هم صحبت کردیم. حمید مجری سنخرانیها بود.
اکنون همین مسایل « عدم تبعیض جنسیتی(برابری زن و مرد) و رفع ستم ملی و عدالت اجتماعی»
باز هم مشکل جامعه ما شده است. خواسته های برآورده نشده دگر باره به فریاد تبدیل شده اند.