Skip to main content

دوست نازنين اصغر جيلو در صفحه

دوست نازنين اصغر جيلو در صفحه
کیانوش توکلی

به نقل از فیس بوک اصغر جیلو :"انگونه که ممکن است دلایل موافقتها و استقبالها با این بیانیه واحد و یکسان نباشند، دلایل مخالفتها هم نیز قطعا چنین هستند. قبل ازنگاهی گذرا به دلایل اصلی مخالفتها در حدی که در حیطه دید ودرک این جانب بوده اند؛ باید در مقابل کسانیکه با شهامت وشجاعت در درون میهن سینه حود سپر کرده و خطرات احتمالی بازداشت وآزار واذیت و شکنجه وزندان و زندان بیشتر را به اتهام مخالفت با اصل این نظام و تلاش برای جایگزینی آن با سیستمی مبتنی بر ارزشهای دموکراتیک، به جان خریده و امضای خود را در پای این بیانیه گذاشته اند، فروتنانه سر تعظیم فرود آورد و و ابتکارشان را ارج گذاشت. لیست زیر یک طرح اولیه است و باید جرح و تعدیل ویا تکمیل شود.
1-عده ای از فعالین سیاسی علی الاصول قبول ندارند که هنرمندانی چون جعفر پناهی و محسن مخلباف ظرفیت فهم وشعور ودرک موضوعی چون رفراندوم، و مناسب بودن آن به عنوان

عنوان یک راه کار را در شرایط کنونی سیاسی کشور دارا باشند، این دسته از مخالفین در پرده ولفافه میگویند بهتر است که "آن ها" در این امور که در صلاحیت و تخصص"این هاست" ارد نشوند و بروند و فیلمشان را بسازند.
2-عده ای دیگر بر این باورند که رفراندوم نمیتواند راه کاری برای تعیین تکلیف و انتخاب مابین دو موضوع متضاد مثل دموکراسی در مقابل دیکتاتوری، و یا مثلا حکومتی بیطرف نسبت به ادیان در مقابل حکومتی دینی(مثل نظام حکومت فقهی در ایران) باشد. آنها بر این هستند که رفراندوم صرفنظر از فراهم بودن زمینه های سیاسی برای انجام آن فقط میتواند برای انتخاب مابین گزینه های مختلف دموکراتیک مطرح باشد ولاغیر.
3- کسانی بر این باورند که اصولا کار برد رفراندومها در امور مربوط به کسب حق استقلال ملل تحت استعمار، و یا در بعدی محدودتر حق خود مختاری گروههای قومی در چهارچوب یک کشور واحد میتواند موضوعیت داشته باشد ونه در مورد انتخاب مابین نظامهای سیاسی ممکن. در همین رابطه این ایده هم مطرح شده که مردم ایران هیچوقت در هیچ رفراندومی به پذیرش حکومت دینی و یا حکومتی با حاکمیت وقدرت مطلقه فقیه رای نداده اند که در رفراندوم دیگری آن را پس بگیرند.
4-عده ای کلا اصل رفراندوم در ایران را چه در شرایط موجودیت نظام جمهوری اسلامی برای تعیین تکلیف با این حکومت ، و چه حتی در غیاب آن رد میکنند. آنان میگویند سلطنت به زباله دان تاریخ سپرده شده و عاقبت جمهوری اسلامی هم همین زباله دان است، وما دیر یا زود در طی پروسه ای و با ترکیبی از اختیار و جبر، بر قراری جمهوری سکولار به جای جمهوری اسلامی را شاهد خواهیم بود. البته عده ای به این جمهوری کمی هم چاشنی سوسیالیستی زده و ظهور مقدر آن را در آینده قابل دید نوید میدهند.
5-عده ای نیزطرح رفراندوم را در شرایط کنونی توطئه بخشی از حکومتیان و یا هم اصلاح طلبان برای نجات جمهوری اسلامی ایران از سقوط آن میدانند، از قضای روزگار، بخشی از نیروهای چپ با مدافعان سلطنت، در این باور به همزبانی و همدلی مشغولند. اما در این میان مدافعان سلطنت، رفراندوم راتنها بعد از سرنگونی، آنهم برای تایید سیستم سلطنتی توسط مردم میخواهند، وآنگونه که پیداست رفراندوم آنان هم فقط یک گزینه دارد، و آنهم تداوم سلطنت با پادشاهی آقای رضا پهلوی است که مردم بارای خود در این رفراندوم به آن قانونیت خواهند داد، یعنی بر عکس آنچیزی که در رفراندوم جمهوری اسلامی پیش رفت.