Skip to main content

دوستان گرامی، در سرتاسر منشور

دوستان گرامی، در سرتاسر منشور
تبریزی
عنوان مقاله:
پس کمونیسم چه شد؟

دوستان گرامی، در سرتاسر منشور یکم و دوم و منشور ادغام شده و پیش نویس ها و ..... حتی یک بار نیز واژه های (کمونیسم) و یا (کمونیست) به کار برده نشده اند! آن هم در جائی که دوستان منشورنویس خودشان را بازمانده سازمان چریک های فدائی خلق ایران در زمان شاه می دانند که یک سازمان کمونیستی بود!

آری، در سرتاسر این نوشته ها یا منشورها نه سخنی از کمونیسم است و نه نامی از کمونیست ها برده شده است و سرانجام نیز دوستانی که این منشورها و پیش نویس ها را می نویسند آشکارا ننوشته اند که آیا خودشان را مانند چریک های فدائی زمان شاه کمونیست می دانند و یا دست از کمونیسم کشیده اند؟!

هراس از به کارگیری واژه کمونیسم و کمونیسم هراسی برای چیست؟ هراس از به کارگیری واژه کمونیسم و یکی به نعل زدن و یکی به میخ زدن در سرتاسر نوشته های این چنینی برای آن است که نویسندگان چنین نوشته هائی .....

..... گرفتار رویزیونیسم هستند! رویزیونیسم چیست؟ پاسخ: عقب نشینی از کمونیسم و رفتن آرام و پیوسته و گام به گام به سوی سرمایه داری رویزیونیسم است! (البته با به کارگیری واژه های شیک و پیک و اتو کشیده ای مانند دموکراسی و سوسیالیسم و آزادی و اصلاحات و کارگر و دهقان و رنجبر و .....) سخن کوتاه، کسانی که چنین نوشته ها یا منشورهائی را می نویسند خودشان را سوسیالیست می دانند اما کمونیست نمی دانند! (کمونیسم بی کمونیسم!)

پس با این روال چگونه می توان واژه: "فدائی" را که یادآور اندیشه های کمونیستی است در چنین نوشته هائی به کار برد؟ و چگونه می توان سخن از یکپارچه کردن سازمان ها و گروه های ریز و درشتی که نام فدائی را بر روی خودشان دارند بر زبان راند؟ برای نمونه به نوشته زیر نگاه کنید که بازتاب دهنده اندیشه های یکی از سازمان هائی است که نام فدائی را بر روی خودشان دارند و این اندیشه ها با نوشته های چنین منشورهائی ناسازگار هستند

http://www.iranglobal.info/node/63705