Skip to main content

علیک سلام جناب چنگائی

علیک سلام جناب چنگائی
آشچی
عنوان مقاله:
متن پیش رو سرگذشت دختریست که در جنگ با تاریکی جانش را نثار انسانیت کرد

علیک سلام جناب چنگائی
1- تصور میکنم دلیل تندی و تیزی کامنت من را باید در کامنت اولی که نوشته اید جستجو کنید. اینجا هر کس درست یا نادرست، نظری دارد و اصولا حق باید داشته که نظرش را در جوی آرام و محترم بیان کند. تصور نمی کنم کسی به خاطر اظهار نظرش لایق اصطلاحاتی مثل خاک پاشیدن در چشم حقیقت و نظایر آن باشد.
2- برداشتن باری از دوش خود و دیگران، لازمه اش مواد اولیه ایست مثل آگاهیهای صحیح. شما خیلی خیلی بهتر از من میدانید که کسی مثلا به خاطر بدبخت تر شدن انقلاب نمی کند. ولی متاسفانه بعضا حرکتهای اجتماعی نتایج معکوس به بار می آورند. لذا فکر میکنم باید هر حرکت را با داده های صحیح و بی تعصب مرتبا ارزیابی کرد.
3- درک شما و خیلی دیگر از هموطنان و مردم جهان از مسائل سیاسی جاری ترکیه درکی ناکامل و بعضا قالبی است. سیاست در تمام جهان پیچیده است، در خاورمیانه پیچیده تر و در ترکیه بسیار پیچیده.

نمی دانم، شاید به خاطر شرایط سوق الجیشی ترکیه باشد، شاید به این دلیل که با وجود پیشی از بسیاری کشورهای خاورمیانه هنوز پروسه گذر کامل به دموکراسی را طی نکرده و شاید مجموعه ای از دلایل متنوع دیگر. این کم اطلاعی به خودی خود موضوع مهمی نیست چون مثلا من نیز از سیاست به عنوان مثال پاکستان یا عمان چیز زیادی نمی دانم. ولی وقتی پای اظهار نظر به میان می آید، تجربه به من می گوید که در مسائل مربوط به ترکیه باید خیلی محتاط بود. به هر حال، شما چند جمله ای نوشته اید و براورد من این بوده که به مسائل از همان دید رسانه های نه چندان بی طرف غربی و براساس پیش داوریها می نگرید. مثلا:
مثال اول در رابطه با کودتای 15 جولای 2016 که آن را جنگ قدرت بین اردوغان و گولن ارزیابی کرده اید. پیشتر هم گفتم، موضوع به این سادگی نیست. یعنی جنگ قدرت مذهبی از نوع آنچه بین مجاهد و حزب اللهی اتفاق افتاد را نباید به این حادثه تعمیم داد. این موضوعیست با ابعادی بسیار پیچیده تر و گسترده تر. خلاصه اش این میشود که سیا از ده ها پیش بر روی جماعات مذهبی در ترکیه سرمایه گذاری میکرد. رؤسای جمهور و نخست وزیران زیادی در سطوح مختلف و به دلایل متعدد به جا گرفتن مهره های سیا در سطوح مختلف بوروکراسی، ارتش و قوه قضائیه (قضات و دادستانها) در ترکیه کمک کرده بودند یا صدایشان را در نیاورده بودند. اما این پروژه با به قدرت رسیدن آک پارتی ابعاد و شتابی وحشتناک گرفت. مثلا ارتش ترکیه کم و بیش 300 ژنرال دارد. بعد از کودتا، حدود 140 ژنرال یا دستگیر یا از کار برکنار شدند که همگی در زمان حکومت آک پارتی ژنرال شده بودند. این انتصابات به این سادگی انجام نشد. دو توطئه دامنه دار (ارگنکون و بالیوز) بر علیه ژنرالها و افسران میهن دوست ترکیه توسط سیا و با عاملیت جریان گولن و البته همکاری آک پارتی انجام شد. دهها ژنرال برجسته با پرونده های مسخره و ساختگی به حبس افتادند که همگی آنان بعدا بلااستثنا تبرئه شدند (گرچه هنوز پرونده هایی در جریان است). مثلا در پرونده های آمادگی برای به اصطلاح کودتا، از خیابانهایی صحبت میرفته که اساسا وجود نداشتند. کسانی با هم همکار معرفی میشدند که دهه ها با یکدیگر در جنگ و ستیز سیاسی بودند و خیلی چیزهای دیگر.
به هر حال پس از کودتای ناکام 15 جولای 2016، تصفیه های دامنه داری در ژاندارمری، پلیس، دادگستری، آموزش و پرورش، دانشگاهها، بخش بهداشت و خلاصه همه ارگانهای دولت روی داد (گرچه این وسط حکومت اردوغان از فرصت استفاده کرده و به تصفیه مخالفین فکری خود و ایجاد جوی به شدت پلیسی نیز اقدام کرد. به نحوی، این کودتا مثل قضیه جنگ 8 ساله برای اردوغان تبدیل به نعمت شد). این درست بود که جریان فتح الله گولن (که به فتو مشهور شد) درصدد قبضه قدرت بود ولی سرخود رفتار نمیکرد. هدایت آن کاملا با سیا بود. نشان به آن نشان که فتح الله گولن از پنسیلوانیا این کودتا را هدایت میکرد. آیا به عقل کسی میرسد که بدون اذن آمریکاییها این کار ممکن باشد؟
هدف از این کودتا چه بود؟ هدف در دست گرفتن کامل همه اهرمهای ترکیه و هموار کردن راه برای پروژه خاورمیانه بزرگ آمریکا بود. چون باز برخلاف تصور رایج در ایران، نیروهای ملی زیادی در ترکیه وجود دارند (حتی در خود آک پارتی) که با همه سیاستهای آمریکاییها همراهی نمی کنند. یکی از ابعاد این پروژه، تشکیل کردستان بزرگ از مناطق کردنشین ایران، عراق، ترکیه و سوریه است. پیشتر آمریکاییها پس از اشغال عراق و ایجاد منطقه پرواز ممنوع در شمال آن کشور، اولین سنگ بنای چنین طرحی را گذاشته بودند و قدم به قدم با جریانات سوریه درصدد تکمیل آن بودند و هستند.
ادامه در کامنت بعدی...