Skip to main content

از حکمت های مردم " کی-ان گیر"

از حکمت های مردم " کی-ان گیر"
آ. ائلیار

از حکمت های مردم " کی-ان گیر":
منبع:http://etcsl.orinst.ox.ac.uk/edition2/etcslbycat.php
قسمتهای مختلف: اندیشه، ضرب المثل، اندرز و...
ترجمه آزاد، با سعی در حفظ هسته اصلی اندیشه، از: آ. ائلیار

0- هیچ چیز به خودی-خود ارزشمند نیست. اما زندگی باید شیرین باشد.
تو نباید در خدمت اشیاء باشی، این اشیاء هستند که باید در خدمت تو باشند.
1- زبان هنری، هنر و درک کلمات را جمع میکند، و شیرین زبانی، علفهای شیرین را.
بد دهنی، سند محکمه جمع میکند.
2- قایق بخوابد در آب فرو میرود، شهر بخوابد در خون فرو میرود.
3-قابل تصور نیست که چیزی برای همیشه گم شده باشد.
4-هدیه کلمات، آرامش عقل و روح است.
5- سخن پیران را سهل نگیر، از تجارب آنها استفاده کن.
6- شهری که فاقد حومه است، مرکز هم نیست.
7-با کسی که قلب ات اجازه میدهد زندگی کن، با قلبی که پر از شادی ست.

8- کسی که با عدالت رقابت می کند، زندگی میافریند.
9- چیزی که در پیش رو قرار دارد، مقاومت می کند.
10-چیزهایم چیزها را تغییر داده اند.(اشیاء اشیاء را تغییر میدهند. مسایل مسایل را.)
11- - تو در مورد چیزهایی که یافته ای سخن نمی گویی، تنها پیرامون چیزهایی که گم کرده ای حرف میزنی.
12- ثروت خیلی دور است. فقر نزدیک.
13- کسی که چیزهای زیادی دارد، همیشه بیدار است.
14-مالکیت، اعتماد تعیین کننده ای ایجاد میکند.
15-متصرفات پرنده اند، آنها هزگز برای اقامت خود جایی نمی یابند.
16-سازمان یابی و حکمت، خوش شانسی را تقویت میکند.
17-من همیشه در مورد چیزهای ناخوش آیند سخن میگویم.
18-قلب دوست دخترم، قلبی ست برای من.
19-چه کسی می تواند، قلبی را که برای من ساخته شده، نشان دهد؟
20- قلب من، بگذار به این محل بروم.
21- تو در قلب من، موجودی انسانی هستی، اما به دیده ام انسان نیستی.
22-قلب پر، اسفناک است.
23- آنچه از قلب درخت میاید، در قلب درخت شناخته شده است.
24- قلب هرگز نتوانسته نفرت تولید کند، سخن نفرت را تولید کرده است.
25- بگذار آن کافی باشد، تا کمبودی در میان نباشد. بگذار آن غلوآمیز باشد، تا نیازی به تکمیل نداشته باشد. تا سرد نباشد، بگذار آن گرم باشد.
26-یک گیاه، چنان شیرین، مثل یک همسر، در جلگه ی بی درخت، رشد نمی کند.
27-آه! خواهرم، اگر اوجاقی در فضای باز وجود نداشت، آه مادرم، اگر رودخانه ای نبود، من از گرسنگی می مردم.
28-مادرو خواهر کوچکم چنان روی من تأثیر میگذارند...آیا مورد قضاوت قرار گیرم ، چنان کمبودی دارم که باید گونه هایم را تقدیم شان کنم؟
29- تو در یک جا نیستی، تو در همه جا هستی.
30-با زنی که انتخاب میکنی ازدواج کن،کودکان را با صمیمت قلبی بزرگ کنید.
31- کسی که از زنی پشتیبانی نمی کند، کسی که از کودکی حمایت نمی کند، دلیلی برای برگزاری جشن ندارد.
32-مریض بودن قابل تحمل است، حامله بودن دردناک است، اما مریض و حامله بودن، زیاده از حد است.
33-به آب نگاه کردم، سرنوشتم گذشته بود.
34-من در روز بدی به دنیا آمده ام.
35-من کسی هستم که سرنوشت اش مشخص نشده است.
36-سرنوشت سگی ست که به موقع گاز میگیرد.سرنوشت دستمالی ست که در صحرا برای یک انسان بافته شده است.سرنوشت توفان خشمگینی ست که بر سر یک سرزمین می وزد.سرنوشت سگی ست که همیشه به دنبال آدم می دود.
37-فقیر مجبور است همیشه به وعده بعدی غذایش نگاه کند.
38-فقیر آنچه می یابد می جود.
39-چوپان گفت: امروز میروم. پسر چوپان گفت: فردا میروم. " میروم"، یعنی من خواهم رفت، و زمان میگذرد.
40- چوپان جوان وقتی خسته است حتی نمی تواند مادر خود را تشخیص دهد.
41-می خواهی حرکت کنی(این سو-آن سو بروی)، پاهایت را روی زمین نگاه دار.
42- در گوشت انسان، اشک های تلخی وجود دارد.
43-یک دست در جهت دستی که دراز شده باز میشود. یک دست برای باز کردن دستی، باز میشود.
44-تو نباید بکشی. تو نباید تجاوز کنی. نمی خواهم ببینم به خاطر دزدی با تبر شقه ات میکنند.( جمع بندی شده)
45- بی وفا شایسته ی بی وفاست. ( ترجمه با حفظ عفت کلام)
46-چیزی که در آتش می ترکد نقش ارزشمندی دارد. اما وقتی از بین رفت چیزی از خود باقی نمی گذارد.
47-کسی که چیزی میداند، چرا باید پنهان کند؟
48-او نمی توانست بر ترس اش پیروز شود،بدین جهت چیز هایی را که او را تحریک و گرم میکردند، قطع کرد.
49-آرزو کن عزیزت ترا گاز بگیرد( ببوست).
50-رؤیا های یک برده چیست؟ نیایش یک برده در حال مرگ چیست؟
51- قلبی که"حساب -کتاب"نمی داند، قلب خردمندی ست؟
52-مردی که پشت بام دراز کشیده بود، به مردی که در خانه بود گفت:اینجا خیلی روشن است.
53-چیزی که دزد برداشته، توسط کسی،با صداقت تمام، ساخته شده است.
54- تخمین زمین(بزرگی) کار خدایان است،من فقط با گرد و غبار پوشانده شده ام.