Skip to main content

انبساط جهان تا به کجا؟

انبساط جهان تا به کجا؟
آ. ائلیار

انبساط جهان تا به کجا؟
گفتیم: جهان به سوی قسمتی از«بخش نیستی-خلاء» انبساط می یابد. ظاهراً بین هستی و نیستی « بخش خلاء» موجود است، و انبساط در درون آن صورت میگیرد. اینکه از محیط «کل خلاء» به طرف « نیستی» رد بشود چه پیش خواهدآمد اصولاً سرنوشت اش تبدیل شدن به « هیچ» است. تا بار دیگر « ذره و ذره های اولیه»-در درون «هیچ موجود» به وجود آیند و به جهانهای دیگر مبدل شوند.
روند چنین است که جهان به «هیچ موجود» تبدیل می شود و بعد دوباره از «هیچ موجود» زاده میشود.

قانون تولد ذره اولیه:
اولین قانون و پایه همه قوانین « قانون جنبش» است که نخست در «هیچ موجود» زاده میشود. علت آن هم « موجودیت خود هیچ» است. قانون جنبش نه تنها از قوانین هستی ست بل در « هیچ موجود» هم در مرحله ای وجود دارد. زیرا، هیچ موجود، حالتی از « هستی»ست. علت تولد « ذره اولیه» نیز همین قانون« جنبش یا شدن» در « هیچ موجود» است.

اینکه «قانون جنبش» چه رابطه ای با «نیروی جاذبه» دارد، مسئله ای ست که می تواند در « هیچ موجود هم مطرح» شود. «جنبش ذره» در حالت خاصی از « هیچ موجود» پدید میاید. اما هیچ موجود خودش بدون ذره - قبل از تولد ذره-نیز دارای جنبش است و این امر باعث پدیدآمدن خود ذره جنبنده میشود. هیچ موجود فاقد جنبش نیست. در چنین حالتی نمی توانست ذره را بزاید. در واقع دچار نوعی « شکست تقارن» میشود.

« هست و نیست»، « سکون و جنیش» از هم جدایی ناپذیراند. نمی توان آنها را جدا-جدا بررسی کرد. سخت تودرتوی اند. و در حال « بودن-شدن». و « بود و نبود». انگار همه چیز به « ابعاد» تبدیل می شوند که « هست و نیست» می گردند و همیشه در حال« بود و نبود و شدن»اند.

مسئله ی « جنبش» و «نیروی جاذبه»، در ارتباط با « هیچ موجود»، در فرصت دیگر .

گفته میشود:« مجموع انرژی مثبت و منفی جهان مساوی ضفر 0 است.» یعنی « هیچ». و از این رو نیز جهان از هیچ پدید آمده . اما «هیچ» چطور ذره ی اولیه را پدید آورده؟
در درون هیچ موجود « شکست تقارن» صورت گرفته، ( از دید من در هیچ موجود به علت وجود«جنبش»)، ذره اولیه پدید آمده است.
بدون جنبش، شکست تقارن صورت نمی گرفت و ذره ای هم تولید نمی شد. هیچ مطلق می توانست جاودانه باشد. البته این شکست تقارن( مانند تقارن cp) بعد ها در ذره اولیه نیز بین ماده و ضد ماده انجام گرفته و باعث شده ماده بر ضد ماده -نابرابری مقدار-پیروز شود.
«نقض تقارن» را در ماده، بررسی میکنند. ظاهراً، آن در خلاء و « هیچ موجود» هم به علت « وجود جنبش» باید هستی داشته باشد. چون «خلاء و هیچ موجود» به عنوان «هستی جنبده» مطرح می شوند.
اگر « هیچ » در « تقارن اولیه» خود می ماند، جاودانه بود. نه ذره اولیه ای متولد میشد و نه جهان و جهانهایی. نقض تقارن ( به زبان مذهب اشتباه خداوند) باعث شده جنبش و مسیر زایش پدید آید. و « سکون نسبی و حرکت نسبی» و « هستی-نیستی نسبی» برویند.