Skip to main content

شناخت « هیچ موجود»

شناخت « هیچ موجود»
آ. ائلیار

شناخت « هیچ موجود»
---
ابزار شناخت «هیچ موجود»:
1- فلسفه
2- فیزیک تئوریک
3- فیزیک
---
در مورد « هیچ موجود» اطلاع زیادی نداریم. اما می توان در گام اول از راه فلسفه و فیزیک تئوریک به دانسته های نسبی دست یافت و بعد هم توسط فیزیک مسئله را دنبال نمود.
« هیچ موجود» چه فرقی با فرض« خدا» یا « انرژی» دارد؟
گزاره های:
1- خدا جهان را آفریده است. خدا جاودانه است.
2- انرژی جهان را آفریده است. انرژی جاودانه است.
3- « هیچ موجود» جهان را آفریده است. « هیچ موجود» جاودانه است.
---
این گزاره ها « ظاهراً» یکی هستند ولی با طناً باهم فرق اساسی دارند.
- خدا را نمی توان به آزمایشگاه برد و آزمایش کرد ولی انرژی را می توان. همینطور حالتی از« هیچ موجود» را . خلاء را. « خلاء نسبی» حالتی از « هیچ موجود» است. یا « ذره های گوانتمی» که به اصطلاح« نیست» می شوند، حالتی از « هیچ موجود» را نشان میدهند.

« هیچ موجود» چه تفاوتی با « انرژی» دارد؟
« انرژی»، موجودی ست که در یک حالت فقط « خودش» است. یعنی تنها « انرژی»ست و نه چیزی دیگر. اما « هیچ موجود» دارای دو وجود است: « هستی، و نیستی». به زبان فیزیک گوانتم بگوییم یعنی دارای : « ذره گوانتم + نیست شدن آن».
ذره گوانتم حالتی از « انرژی» ست. «نیست شدن»ِ این « انرژی» «حالتی از تبدیل» یا « تغییر و تحول» است به « چیز دیگر» یا « موجود دیگر» که میتوان آنرا حالتی از« هیچ موجود» به حساب آورد. به عبارت دیگر، ذره ی گوانتم یا انرژی « نیست مطلق» نمی شود، حالت خود را عوض می کند. اما اینکه « به چه چیزی تبدیل می شود» اطلاعی نداریم. از دید من اگر نهایت این « نیست شدن نسبی» را در نظر گیریم ، باید گفت: انرژی یا ذره گوانتم هنگام «نیست شدن نسبی» تبدیل به « خلاء نسبی» می شود. فعلاً امکان آزمایش این مسئله پیش نیامده است. معمولا با گفتن « نیست میشود» مسئله را رها می کنند.

دو دیدگاه:
1- برخی فیزیک دانها مطرح میکنند« ذره اولیه از هیچ تولید شده است» و منظورشان نیز ظاهراً « هیچ مطلق» است. و « نیست شدن ذره ی گوانتم» را که نمونه میاورند ظاهراً « همان نیست یا هیچ شدن مطلق» است. کسانی مانند هاوگینگ و Lawrence Krauss. هاوکینگ گوید: در جهان چیزی هیچ نمی شود ولی قانونی مثل جاذبه وجود دارد که جهان خودش می تواند از «هیچ» به وجود آید.
البته این سخن که «در جهان چیزی هیچ نمی شود» ایده ی « نیست شدن ذره گوانتم» را رد می کند. و متضاد با آن است. یا گفته میشود « ذره گوانتم که نیست می شود» از قانون « بقا انرژی» پی روی نمی کند.

2- دیدگاه دیگر این است که « موجود و هیچ» ، یا « بود چیز ، و نبود چیز» همزیستی دارند و به همدیگر تبدیل می شوند. و « بود و نبود مطلق نیستند، نسبی اند». « نبود چیز» حالتی از « بود آن چیز» است. و خودش « موجود یا هستی ست» . « هیچ موجود» صورتی از « موجود» یا هستی ست. در عین حال صورتی از « هیچ » نیز می باشد. مانند « خلاء». که نسبی ست. هم « هیچ است» و هم « چیز».
نیست شدن ذره گوانتم تبدیل ذره به « عدم نسبی»ست. یا « خلاء نسبی». و یک نوع تغییر کیفت است.

آنچه در این نوشته ها آمده برخورد دیدگاه دوم به دیدگاه اول است.