Skip to main content

برای آگاهی کسانیکه از اطلاق

برای آگاهی کسانیکه از اطلاق
Anonymous
عنوان مقاله:
ملت ایران، ملت محروسه...

برای آگاهی کسانیکه از اطلاق کلمه "دانشمند" به دیگران وحشت دارند، احساس خفت کرده دچار سر گیجه میشوند! لازم است برای رفع کسالت چنین کسانی نگاه مختصری به فرهنگ و لغات مختلف انداخت، تا احساس کسالت در وجودشان ذایل گردد.
کلمه "دانشمند" یا "دانشور" در فرهنگ لغات دهخدا چنین معنی میشود. (دانشمند؛ یعنی: 1. دارای علم‌ ودانش در یک رشتۀ علمی؛ عالِم.)
کلمه "دانشمند" ترکیبی از دو کلمه "دانش" و پسوند"مند" است. برای درک بهتر معنای آن، باید دید کلمه " دانش" بطور دقیق چه معنائی دارد. در فرهنگ فارسی عمید معنای مترادف و متضاد کلمه دانش چنین است:
( دانش؛ یعنی: اندیشه، بینش، حکمت، خرد، دانایی، شناخت، علم، فرهنگ، فضل، معرفت ≠ جهل
کسی که هنوز به مدرسه میرود مطابق معمول به او (دانش ـ آموز) گفته میشود. یعنی کسی که هنوز دانش می آموزد. یعنی آگاهی می آموزد. تجربه می آموزد. کسی که در صحنه علم و هنر ، و

سیاست دیالوک پیش میگیرد، در باره تاریخ و سیاست کشوری نظر میدهد، چنین فردی صاحب نظر است. یعنی صاحب آگاهی است. ممکن است کسی نظر او را اصلا قبول نداشته باشد. بگوید که او پان ایرانیست خجالتی است. اما صاحب اندیشه، صاحب نظر و صاحب استدال است. یعنی دارای تفکر و اندیشه است.
تذکره : برداشت اشتباه نشود! منظور از دانشمند به معنای نابغه و علامه دهر نیست! دانشمند یعنی کسی که در رشته ای صاحب دانش معیین است، صاحب تفکر است. صاحب شناخت است. یعنی سنجیده سخن میگوید. یعنی جاهل نیست. یعنی دری وری، باد هوا صحبت نمیکند. یعنی قره قاطی حرف نمیزند!
کم نیستند کسانیکه در سیاست ایرانگلوبال باد و هوا صحبت میکنند، بی آنکه در مورد چیزی آگاهی درستی داشته باشند! با چاخانهای بی سر و ته وقت خوانندگان را میگیرند! در واقع کلمه دانشمند، دانشور، اندیشمند، عارف، فاضل، دانا...، و امثالهم برای احترام نسبت به افراد بکار برده میشود. نه برای اینکه نابغه اند.
ممکن است کسی مخالف نظر دیگری باشد، نسبت به وی هیچگونه حس احترامی نداشته باشد. برای مثال رئیس جمهور پانفارس را "ملا حسن" پسر شاه معدوم را "آقا رضا "، و یا رهبر رژیم پانفارس اسلامی را " ملا خامیش" خطاب کند! این بستگی دارد به خود فرد. در این خصوص کسی را اجباری نیست بکسی بدیده احترام بنگرد. بقول معروف صلاح مصلحت خویش را خسروان دانند. مخصوصا در این فضای ملتهب از هیچ کس انتظاری نیست، افراد را با چه الفاظی مورد خطاب قرار دهد! یا ندهد! هر کس خود داند!
روزی به کسی "افندی" خطاب کردیم ناراحت شد. گفت من پانتورک نیستم. یکی از دوستان پرسید میدانی افندی یعنی چه..؟ دوستمان بدون درنگ گفت ؛ معلومه پانتورک! دوستم لبخند زنان گفت؛ کلمه افندی اقتباس از فرهنگ لاتین است. در فرهنگ لاتین افندی یعنی سرور، آقا، خانم، نجیب، دانش آموخته، هنر مند معنا میدهد. این کلمه را در مورد افرادی که صاحب علم و دانش و هنر باشند بکار میبرند. تورکها نیز به تاسی از لاتینی ها "افندی" را برای ادای احترام نسبت به افراد محترم ، نجیب و دانشور .... و امثالهم بکار مییرند. معنای "افندی" پانتورک نیست! "افندی" یعنی کسی که مورد احترام و صاحب علم و دانش و هنر است. اگر کلمه افندی معنایش پانتورک میبود، آنوقت میگفتند مردم ایتالیا همه پانتورک هستند!
چنانکه در بالا اشاره شد کلمه "دانشمند" معنایش نابغه و علامه دهر نیست! معنایش صاحب تفکر و آگاهی است. انسان در تعجب است در عصر قرن بیست و یکم هنوز که هنوز است یخ ذهن بسیاری از پان ایرانیستهای خجالتی آب نشده است. و هنوز که هنوز است در چنبره حس تحقیر و خود کم بینی مذمن پانفارسیسم گرفتارند! از آن رنج میبرند! و مثل جوجه ایکه قادر به شکستن پوسته تخم مرغ برای گام نهادن به دنیای آزاد نباشد، در چنبره ذهن تاریک خود گرفتارند!
روزی یکی از دوستان در گفتگوئی عبارت " نخبه گان آذربایجان" را بکار برد بعضی از پان ایرانیستهای خجالتی چنان ملتهب شدند، چنان با نیش و کنایه بر افروختند و از جا در رفتند نزدیک بود بعضی هایشان دچار ایست قلبی شوند. از نظر اینان گویا کلمه نخبه را باید فقط در مورد پان ایرانیستها و پانفارسها بکار برد،گویا به نظر اینان ملل غیر فارس از نظر شعور سیاسی ـ اجتماعی در حد آنان نیستند. باید تحت هژمونی و زیر سلطه و سیطره پانفارسیم باشند! انسان تعجب میکند وقتی چنین عناصری از طرفی مدعی رهبری جنبش اند؟ از طرف دیگر در رکاب پان ایرانیستها سینه میزنند! اینجاست که باید گفت؛ کوروش بخواب حسنعلی بیدار اشت!