Skip to main content

هیاهوئی که اخیرا آقای کاوه

هیاهوئی که اخیرا آقای کاوه
Anonymous

هیاهوئی که اخیرا آقای کاوه جویا راه انداخت، مثل این بود دست پیش زند، پس نیفتد! ما نیز مثل بسیاری از خوانندگان، چون مطلب آقای لوائی را ندیده بودم، و چون بلافاصله بدستور آقای کاوه جویا از صفحه ایرانگلوبال محو شد، بقول ایشان گویا در آن نوشته کلمات "ننگینی" به چشمش خورده بود، اول به خوانندگان چنان مشتبه شد که گویا آقای لوائی خدای نکرده از روی تعمد کسی را فحش داده باشد، تعجب کردیم! چون کسانیکه مطالب وی را میخوانند کم و بیش خصوصیات اخلاقی وی را در طول این سالها میشناسد، ایشان به هیچ وجه آدم گستاخ و بد دهنی نیست! حتا نسبت به دشمنش از روی گستاخی و تکبر صحبت نمیکند! چه برسد که بکسی فحش دهد!
به هیچ وجه خصوصیات خود بزرگ بینانه پانفارسیستی و پان ایرانیستی ندارد، تا بچشم تحقیر، کسی را توهین کند. اما درست همین امر مایه خشم و انزجار پانفارسهای نژاد پرست و تمامیت خواه نسبت به اوست! در اینجا لازم است

به نکته ای نیز اشاره شود، کلمات و بیان آقای لوائی مثل تیغ الماس جراح حاذقی، که گوئی دمل چرکین را از شکم بیمار جامعه پانفارس خارج کند، کالبد شکافانه است. اما با تاسف اصل قضیه درهیاهوی وهم آلود جناب آقای کاوه جویا بکلی گم و گور شد، هر کسی میپرسید جریان چیست؟ بعد معلوم شد گویا آقای لوائی در مطلب نقد آمیزش پیامبر پانفارسها یعنی آقای "دکتر کد کنی " را به باد انتقاد گرفته، به بد دهنی و حرفهای تحقیر آمیزش اعتراض کرده است؟
آقای کاوه جویا گوئی هنوز دو ریالیش نیفتاده که هیچ کس مقدس نیست. از هر کسی میشود انتقاد کرد. به جای سرزنش آقای کد کنی، بسوی آقای لوائی خیز برداشت! تا اصل مطلب گم و گور شود! اکنون که همه چیز بر ملا شده، این سئوال در ذهن خواننده نسبت به آقای کاوه جویا مطرح میشود؛
آیا از نظر وی آقای کد کنی کسیکه به عنوان یک شاعر و ادیب فارس، نسبت به استرداد حقوق ملی ـ مدنی، زبانی فرهنگی خلقهای ایران دهن کجی، ریشخند و توهین کند،حقوق زبانی ملل جغرافیای موسوم به ایران را با استعمال کلمه (ادرار) پاسخ دهد، یعنی به اندازه ادرارش به حقوق خلقها ارزش قائل باشد و بقول خودش به خواست حقوق ملی ـ مدنی خلقهای مظلوم و ستم دیده ایران که سالهاست زیر یوغ سلطه و سیطره پانفارسیسم له و لورده میشوند، بشاشد! آیا نیاید به طرز فکر و انسانیت چنین فردی که خود را استاد نیز میداند، شک کرد؟
آیا این وظیفه وجدانی و اخلاقی آقای کاوه جویا نیست به حرفهای رکیک و توهین آمیز آقای کد کنی که خود آن را ننگین مینامد، اعتراض کند؟ کسی که ادعای دمکراسی دارد! به جای اینکه حکم به حدف مقاله آقای لوائی دهد، که چرا به دهن دریهای آقای کد کنی پاسخ میگوید، بلکه برعکس لازم است به خودش زحمت دهد بی نزاکتی، یاوه های چاله میدانی، و خزعبلات آقای کد کنی شاعر را مورد سئوال قرار دهد چنین طرز صحبت و ادبیات سخیف زیبنده ایشان نیست! آیا این وظیفه اخلاقی آقای کاوه جویا نیست، خطاب به دکتر بگوید؛ ادبیات لمپنیسم و لات گونه از شما بعید است؟
حد اقل بهش تاکید کند به ساز شوونیستها، به ساز ناسیونالیستهای افراطی نژاد پرستان فارس نه رقصد!؟ آیا نباید از آقای کد کنی بپرسد؛ دیگر دوران ... است، تمام شده است. امروز درعصردیگیتال اینترنت و ماهواره، دوران اسطوره پرستی، تاریخ سازی دروغین، دوران عظمت طلبی و افتخار بر دالانهای عصر پارینه سنگی بر سر آمده است!
کسی که خواست حقوق مسلم زبانی ـ فرهنگی، ملی ـ مدنی مردم را با کار گیری واژه "ادرار" پاسخ گوید، آیا شعور اخلاقی خود را بمردم نشان میدهد؟! آقای کاوه جویا براستی ترسش از چیست؟ به دهن دریها و اهانتهای آقای کد کنی نسبت بمردم سرپوش میگذارد؟ آیا میترسد ماهیت واقعی کد کنی ها، فاش شود؟ اگر نمیخواهد صفحه ایرانگلوبال به کلمات ننگین کدکنی ها ملوث شود، بسیار خوب! اگر راست میگوید، لطفا بسراغ کامنتهائی رود که در آنها مدام به تورکها، عربها، بلوچها، حتا به لرها، و گیلکها با کلمات رکیک دهن کجی و تحقیر و توهین میشود. چرا در کمال آرامش سکوت میکند؟!آیا به صرفه اش نیست!؟