Skip to main content

ادامه: وارد شدن اتصالی زبانها

ادامه: وارد شدن اتصالی زبانها
آ. ائلیار

ادامه:وارد شدن اتصالی زبانها به منطقه دو دوره مهم را شامل است:
- دوره ی اول« سومر و عیلام و ماننا و اورارتو و ... اقوام زیاد نزدیک به آنها»را در بر میگیرد.
- دوره ی دوم از زمان سلجوق ها آغاز میشود.که راه خویشاوندان زبانی قدیمی و دوره اول را ادامه میدهند.

پر واضح است که در این منطقه اتصالی زبانها با غیر اتصالی زبانها( مخصوصاً سامی ها و پارسها)بعلت همسایگی وحتی زندگی در میان همدیگر،از زاویه جسمی و فرهنگی آمیخته اند.

روایت شوونیستی تاریخ با حذف دوره ی نخست،تنها سلجوق ها را مطرح میکند.
حکومت 900 ساله ی ترکها در ایران-دوره دوم-برپایه حکومت چند هزار ساله ی اقوام دوره ی اول-که هر دو دوره کم و بیش، خویشاوندی زبانی با همدیگر داشتند- ممکن شده است.
سلجوق ها مسیر هزاران ساله ی کوبیده شده توسط اقوام خویشاوند دوره اول را طی کرده و ساکن شدند.

این کار- یعنی طی مسیر کوبیده شده و در آمیختن یا در کنار هم زیستن با خویشان دور و نزدیک یا اقوام مسالمت جو- در دوران های دور گذشته تنها راه ادامه ی حیات و امید و اقدام به بهزیستی بود. هر چند که نیرومندان گاهاً عمدتاً راه کشتار هم برمیگزیدند. اما بودن «نزدیک زبانان و فرهنگان» یا به نوعی «ریشه»در جایی دیدن، امید حرکت میداد و تکیه گاهی بود برای همزیستی. سلجوق ها از این « امید و ریشه» بهره گرفتند. منطقه پیش از سلجوق، طی هزاره ها پراز اتصالی زبانهای کم و بیش خویشاوند بود.

سنگ نوشته های تاریخی اورارتوها در آذربایجان و نقشها و نوشته های آنو بانی شاه لولوبی و مدارک باستان شناسی بسیار دیگر در مناطق مختلف موجوداند.

-ترکیست ها در باکو و آنکارا، برای نام « ترک» معانی مختلف و « من درآوره»ی زیادی ساخته اند که اینجا ارزش نقل ندارند.
نام «ترک» هیچ معنی عجیب و غریبی ندارد، نه مثبت و نه منفی. کلمه ی ساده ای ست که با توضیحات قبلی میتوان آنرا چنین خلاصه کرد:
معنی تحت اللفظی:
ترک : تکثیر یافته
معنی مرادی:
ترک: اولاد، طایفه
معنی اجتماعی:
ترک: اسمی ست برای یک یا چند « جمع اجتماعی ictimai topluluq » ، که کم و بیش و تا حدی، از زاویه فرهنگی( مثلا زبان و آداب و رسوم و...) شبیه بهم یا متجانس اند. و فرد kimsə منتسب به آن اجتماع topluluq یا yığıncaq .

این معنی هیچ ربطی به « جسم» آدمها ندارد ، که همه با یکدیگر، جسماً کم و بیش آمیخته اند.
عبارت « ترک اصیل» یک ایده و سخن راسیستی ست. و همین طور است استعمال نام « ترک» با معنی و منظوری که در ایده لوژی ترکیسم از آن مستفاد میشود. و عمیقاً دارای بار « نژاد باوری»ست.
چرا که نگاه خود را متوجه « خون و ژن و تبار جسمی » آدمها کرده و «ترک اصیل » میجوید، مثل هیتلر. در فرهنگ نیز « همه ی شاخه های زبانی و فرهنگی خلقها و ملتهای خویشاوند ترکی زبان » را در « عثمانیزم و ترکی ترکیه» ذوب میکند.

یعنی همت گمارده به « ذوب کردن فرهنگهای خویشاوند» در ترکی ترکیه، و « جوستن و ساختن ترک اصیل» در کوره ترک ترکیه!
« ترک ترکیه و ترکی ترکیه » آن دو کوره ای ست که ترکیستها برای حاکمیت نئو عثمانیزم در ایده لوژی نئو ترکیسم روشن کرده اند. با شعار « من ترکم . همه ترکیم ». با این معنا و منظور که: « من ترکیست ام . همه ترکیست ایم».
تعلق به شاخه ای از زبان و فرهنگ ترکی، هیچ ربطی به « ترک ترکیه و ایده لوژی ترکیسم ندارد.»

نه زبان ترکی واحدی و جود دارد و نه فرهنگ ترکی واحدی. و نه ترک اصیل و واحد. واحد کردن گوناگونیها کوره سازی ست. و آدم سوزی. و جنایت علیه بشریت.
ما که خود قربانی « واحد سازی » و « حذف تکثر» از سوی غیریم، معنی این کار را باید خوب فهمیده باشیم که چه جهنمی ست. گیرم که این بار هم برنامه دارند از سوی یکی از خویشان زبانی-فرهنگی مان( ترکیه) این بلا را بر سرما بیاورند. که نمی توانند.

نه نژادی وجود دارد و نه چیزی به نام « نژاد ترک». همه انسانها در روی زمین کم و بیش با هم آمیخته اند. حتی انسان ماقبل نئاندرتالها( غار تمتمه- نازلو ، در اورمیه)* نیز در جسم ما حضور دارد.
-----
* منبع: درتاریکی هزاره ها- ا. اسکندری - ص 12 . انسان دوران مقدم سنگ کهن - 70 هزار سال ق.م.