Skip to main content

پروین را من می شناختم ، وی

پروین را من می شناختم ، وی
Anonymous
عنوان مقاله:
پروین گلی آبکناری چرا و چگونه خودکشی کرد؟

پروین را من می شناختم ، وی قبل از زندان هم دختری گوشه گیر و خجالتی و نشانه هایی از دپرسیون را گاها بروز می داد ، قبل از زندان و ازدواج هم یک شکست عشقی را تجربه کرد .خب شما خودتان قضاوت کنید ، با ان وضعیت وحشتناک دستگیر شده بوده ، مرگ خواهرش ویدا را به چشم خودو با وضعی دردناک به چشم خود دیده است ، شوهرش اعدام می شود ، برادرش اعئام می شود ، تا اینکه ضربه نهایی راهمان خبر همکاری همسرش به او می زند و آنطور که من از یکی از زندا نیان شنیدم موضوع باصطلاح " همکاری " به این صورت بوده است که مدتی قبل از دستگیری ،مهران شهاب الدین را چشم بسته برای تشکیل یک جلسه به خانه ای می برند ، وی بعد از دستگیری و زیر شکنجه نهایتا می گوید که فکر می کند که آن خانه درحد فاصل میدان تجریش تا میدان ونک بوده است و قطعا فکر هم می کرده که این موضوع دادن سرنخی نیست نام صاحب خانه را که او راهم دیده بوده است می گوید ،سپاه با

سپاه با حوصله تمام مدت شش ماه هروز فاصله میدان تحریش تا میان ونک را توسط چند سپاهی که زندانیان سابق را میشناخته اند گشت نامحسوس به راه می اندازد و بالاخره بعد از مدتها یکی از کسانی را که به آن خانه رفت و آمد داشته اند ، شناسایی می کنند و وی را دستگیر می کنند . یکی از دستگیر شدگان " راه کارگر " که مصاحبه می کرده است و من نمی دانم که تواب بوده است یانه در مصاحبه اش به این موضوع اشاره می کند وبا شنیدن این موضوع که به خودی خود اثبات کننده همکاری شوهر وی نبوده است ، ضربه نهایی به پروین وارد شده و احتمال دارد بعد از آن همه ضربه ، این خبر ضربه نهایی بوده است که و ی را به فکر خودکشی انداخته است . .