Skip to main content

متن ترکی دو قسمت است:

متن ترکی دو قسمت است:
آ. ائلیار

متن ترکی دو قسمت است:
قسمت اول عنوانش «شتر گم کردگان» قید شده، و قسمت دوم «صحبت کودکان».
چکیده ی بخش اول همان داستانک فارسی ست، و قسمت دوم « صحبت کودکان» نیز
مطالب بخش اول را به زبان کودکان بیان کرده است. تنها تفاوت در شیوه بیان ا ست. قسمت دوم دیالوگی ست بین کودکان. ترجمه متن ترکی به فارسی ممکن نیست، گرچه مصرعها تحت اللفظی معنی دارند. ولی برگردانی که بتواند حال و هوای متن اصلی را در فارسی برساند امکان ناپذیر است.
ترجمه واژه به واژه نیز چیز پیش پا افتاده ای از آب در میاید. به اصطلاح آبروی متن اصلی را می برد.
علف سرفه را « سَعلِه sale» نیز گویند.
برای نمونه این قسمت را به فارسی بر میگردانم ، شاید منظورم روشن تر شود:

Dəvədabanı *gül inən
Gül toxuram gül inən
Gülüm hara getsə
.Mən gedərəm gül inən

[سَعلِه و گل( سعله بهمراه گل است)
گلی می بافم با گل . ( منهم دسته گلی درست میکنم، با گلها)]
-----
سَعلِه و گل
گل میبافم با گل
گلم هر جا رود
منهم روم با گل.
----------
ما در شعر فولکلوریک، مثلا در بایاتی( دوبیتی ) ها ، « زمینه سازی» داریم که از دو مصرع درسته شده، و گاهاً سراینده در نظم خود، از یک مصرع هم بهره میگیرد. اصولاً در ترجمه، این «زمینه سازی» برگردانده نمی شود. چون، آن در شعر فارسی، و حتی در نظم فولکلوریک فارسی نیز، وجود ندارد.
مصرع یا بیت « زمینه» تنها « آهنگ و معانی» اندیشه ای را که بعداً میاید آماده میکند. عین فرش گلرنگی میماند که پهن میشود تا بعداً روی آن « کاری» انجام پذیرد:
Dəvədabanı *gül inən
dəvəm itib yükünən
اینجا مصرع اول زمینه سازی ست:
سعله و گل
شترم با بارش گم شده است.

در فارسی چون« زمینه» وجود ندارد، بی ربط به نظر میرسد. از اینرو نیز معمولاً زمینه ها را ترجمه نمی کنند. متن فارسی خراب می شود.
بنابرین متنهایی که « زمینه سازی» زیادی دارند، یا از ویژگیهای فولکلوریک دیگری، که مختص زبان اصلی ست، برخوردارند، در دایره ی متون غیرقابل تزجمه قرار میگیرند. لازم است خواننده، چنین متونی را به زبان اصلی مطالعه کند.

- گاهاً هم « زمینه» با « چیزی » که بعداً میاید « ارتباط » تنگاتنگی دارد. در چنین حالتی ضرورتاً ترجمه میشود:
mavi yaşıl qırmızı
elimin əslan qızı
سبز و سرخ و آبی
شیر دختر خلق ام

مصرع اول «زمینه» است، اما « ویژگیهای»دختر را، که بعداً آمده، بیان میکند. لازم است ترجمه شود.
----------
فنومن « زمینه» در نظم سومری هم وجود دارد. برای مشاهده این پدیده میتوان به ترجمه انگلیسی متون ادبی سومری مراجعه کرد. آنجا جملات زیادی آمده که به ظاهر یک« چیز» را بار ها تکرار میکنند، یا با « تغییر یک کلمه» جمله تکرار میشود. ترجمه انگلیسی که واژه به واژه انجام گرفته قادر به بیان « زمینه» نیست. در حالیکه اگر شخص به خود زبان سومری آشنایی داشته باشد دقیقاً احساس کرده و متوجه میشود که این به ظاهر « تکرار»ها، نوعی« آهنگ و زمینه سازی»ست که فکر بعدی را توسط آن بیان کند. و برای کسی که با این « قافیه و آهنگ و زمینه سازی» بیگانه است، و تنها به ترجمه تحت اللفظی متکی ست بسیار « بیربط و بیخود و اضافی و تکراری» میاید. در صورتی که در زبان اصلی « این کار جزء ظرایف زبانی نظم » است و بسیار زیباست.
روشن کردن این موضوع نیاز به نوشته جداگانه ای دارد که امیدوارم در آینده آنرا مطالعه کنیم.
---
bulaq başı pıtıraq
kilim salaq oturaq

birin sən de , birin mən
bəlkə qəmdən qurtulaq
دو مصرع اول « زمینه» است. و اندیشه اصلی در بیت دوم بیان می شود:

بالای چشمه«زردینه»[پوش]است(منظور جای راحت و آزادی ست،کسی مزاحم نمی شود.خلوتگاه.)
بالای چشمه«زردینه»پوش است
گلیم پهن کنیم ، بنشینیم

یکی تو بگو، یکی من
شاید که از غم رها شویم.

بیت اول « زمینه»، اینجا بخوبی با کلمه« گلیم» نشان داده میشود. زمینه گلیمی ست که پهن میشود تا « کاری» روی آن صورت گیرد.گرهی از گرهها گشوده شود.
oda:odda

kül oldu ay kül oldu
odun yandı kül oldu

canımla becərdiyim gül
oda yandı kül oldu
خاکستر شد، آی خاکستر شد!
هیزم سوخت و خاکستر شد

گلی را که به جان پروردم
در آتش سوخت و خاکستر شد!
vay dedim,vay kəsilsin
hay dedim,hay çəkilsin
gülümü yandıran odlar
ocağın sönsün kəsilsin
وای گفتم، ای وای ها نباشند
های گفتم، های ها فریاد باشند

ای آتشهایی که گلم را خاکستر کردید
مرده باد شعله هایتان!
خاموش باد اوجاق هایتان!