Skip to main content

Anonymous گرامی،

Anonymous گرامی،
آ. ائلیار

فلسفه NAMTAR و اسم « ایران»
----------

Anonymous گرامی،
1- فارسگرایان( پارسیسم) 1000 کتاب تاریخ شوونیستی (مانند«زرین کوب»)نوشته اند، ترکها هم یک کتاب توسط ذهتابی نوشته اند. «این به آن در». 999 کتاب بدهکارید.میتوانید در انتظارش باشید. گویند «چیزی که عوض دارد گله ندارد».
2- اما 900 سال تاریخ ترکها نه ربطی به زرین کوب دارد و نه ذهتابی.نه ربطی به بد دارد و نه خوب:
ayrandı budi -yarısı sudi-içsəndə budi-içməsəndə budi
بخواهی-نخواهی-همینه.
3- اما اگر کمی لطف می فرمودید روشن بود که تاریخ 900 ساله و « ایران، آذربایجان!»، در جواب « آذربایجان ایران نیست»، ذکر شده است.
4- از کاینات پنهان نیست از شما چه پنهان. در مورد آذربایجان چهار آیه آمده:
1-« آذزبایجان ایران است».آیه پهلوی و ایران ایست ها. مصدق چی ها.و حزب پان ایرانیست،مجاهد... و چپ های آلوده به ایرانیسم، لاجرم شوونیسم.

2- « آذربایجان ایران نیست» آیه ی ترکیستهای جدایی خواه.
3- « آذربایجان واحد فدرال»، آیه فدرال ایست ها.
4- « ایران، آذربایجان است»؛ ( دلیل تاریخ 900 ساله).
آیه ایست به زر نگاشته شده ( به قول معتقدان) یا به روایتی، بر گل نوشته شده، توسط فیلسوفی( معروف به افلاتون آذربایجان) . به اسم« نامتار NAMTAR». که اینجانب اشاره کرده بود. جهت آگاهی، از این دیدگاه. البته این جویای حقیقت، که راقم این سطور باشد، تنها پژوهنده ی این موضوع ست، و هیچ ارتباط جسمی و روحی، با پیروان این فیلسوف معروف، و به عمد گم نام نگاهداشته شده ، ندارد.
جا دارد به دو اصل مهم از فلسفه پیروان این عالم اشاره شود:
1- همانطور که نوشته ام معتقد اند: « ایران آذربایجان است»
2- اصل دوم: معتقد اند: « چیزی که عوض دارد گله ندارد».
3- اصل سوم، پیروان فیلسوف معروف به نامتار NAMTAR معتقد اند : « صحبت کنندگان به زبان دری فارسی ، حق ندارند تا یک قرن، این زبان را "کتباً" در مملکت استعمال کنند.» . تا جایی که پژوهش به من اجازه میداد گویا دلیل این سخن هم به احتمال قریب به یقین، همان اصل دوم است. که گوید: این به آن در. چیزی که عوض دارد، گله ندارد».
-------
وقتی برای اولین بار نام این فیلسوف را از زبان پیروانش شنیدم شروع کردم به تحقیق در مورد او. و نتایجی هم بدست آمد، که امیدوارم در ادامه تحقیقات روشن تر شوند، تا بتوانم چیزی در این مورد بنویسم.
بهر صورت ایده ها و اصول اش ( که به او نسبت میدهند) در میان پیروانش جاری ست. و مزین به برهانها.
اصول دیگری هم به او نسبت میدهند از جمله:
4- اصل چهارم: « نام گذاری یک سرزمین انتخابی "ست، از سوی ائل. و این امر باید توسط عموم انجام گیرد ».
( به زبان امروزی، انتخاب نام برای یک کشور انتخابی ست، که توسط خلقها یا ملتها صورت میگیرد، نه توسط یک دسته و گروه از اشخاص ).
---ریشه عقاید:
طبق معتقدات پیروان فیلسوف نامدار NAMTAR ، ریشه این اندیشه ها به 7هزار سال پیش ، به "پیتوس-میتوس" یعنی اساطیر مردمان منطقه برمیگردد. نامتار نه تنها به عنوان فیلسوف و اندیشه پرداز مطرح بود بل او « مجری» اندیشه های خود نیز بشمار میرفت. مقولات « انتخاب» و « عوض»، از اجزاء مهم فلسفه اوست که به « دنیای مردگان-زندگان» مربوط میشود و از آنجا منشاء گرفته است. نامتار که در دو جهان (دنیای مردگان و زندگان) میزیست، به ساکنین دنیای مردگان قانون « انتخاب و عوض» وضع کرده بود. آنها میتوانستند سکونت در جهان مردگان یا زندگان را برگزینند . اگر کسی دنیای زندگان را « انتخاب» میکرد می بایست « عوض» پیدا میکرد. کسی را وارد دنیای مردگان مینمود و خود خارج میشد.
از سوی دیگر لازم بود« انتخاب و عوض» مورد تأیید همه ساکنین دنیای مردگان-زندگان قرار میگرفت. اینجا دخالت ایل تحقق مییافت.
---
به نظر میرسد طبق عقاید پیروان او، با این حساب، فاتحه ی اسم« ایران» خوانده شده است!
انگار نامتار با عقاید خود، بمانند « عزراییل»، میخواهد « جان ایده لوژی فارسیسم-ایرانیسم» را بگیرد!
شاید.چه میدانم.
---
اشاره کنم، گرچه اهل فلسفه نامتار ریشه عقاید خود را در اساطیر جویایند اما اهل خرافه نیستند. معتقداند نامتار فیلسوفی بوده که به صورت میتوس در آمده است باید برای شناخت او به اصطلاح «Hermeneutics یا علم تأویل» را به کار گرفت. تا سره از ناسره جدا شود.
------
آخ ، « اره ش کیگال Ereschkigal»!
اوزوم-اوزونه
گؤزوم دوشدو گؤزونه
آلدی جانیمی
جان آلان گؤزلر.

گل یئتیش، نامتار!
قایتار منه
حیاتیمی یئنه!
----
-هر کس چشم درچشم Ereschkigal(الهه دنیای مردگان) میدوخت،جانش گرفته میشد!
- نامتار فرزنذ او، از راه« انتخاب و عوض» می توانست زندگی را به مرده بازگرداند. یا در غیر این صورت
جان شخص را بگیرد.