Skip to main content

در خصوص ..... آقای ناظر لازم

در خصوص ..... آقای ناظر لازم
تبریزی

در خصوص ..... آقای ناظر لازم است در اینجا به چند مورد اشاره شود:

یک ـ ایشان که اغلب کلمه پان فارس را مثل آدامس می جود و لحظه ای از دهنش نمی افتد درد او در واقع درد مردم ترک نیست! دردش درد جانکاه درماندگی است! ایشان که گوئی به بن بست سیاسی رسیده است به خوبی می داند تشکیلات پان ترکیسم در جنبش کارگران و رنجبران به اندازه پشه ای تأثیر ندارد! ایشان حالا جیغ و داد راه می اندازد که چه بشود؟

دو ـ البته مشکل او قابل فهم است، وی هنوز این ترس روانی را در خود حمل می کند، شب و روز خواب ندارد مبادا تشکیلات پان ترکشان به شکم چاقش و جیب های پر از اسکناسش ایراد بگیرد! او برای ثبوت وفاداری خود به پان ترکیسم هر روز جری تر و دریده تر از پیش روی کمونیست ها خیز برمی دارد، تمام اینها البته در حافظه اینترنت باقی است! .....

سه ـ او گوئی هنوز به این درک سیاسی نرسیده که اعتصاب کارگران تنها یک اعتصاب معمولی نیست بلکه نماد اعتراض و فریاد خشم کارگران و رنجبران برای استرداد دستمزدهای عقب افتاده، حق بیمه پرداخت نشده، مزد اضافه کاری، تورم تازنده، گرانی های جهشی و آزادی های سیاسی و مخصوصا حق برپائی حکومت کارگری است! کارگرانی که یک قرن تمام در مقابل رژیم های سفاک شاه و شیخ سینه سپر کرده اند، او لازم است بداند نماد این جنبش فقط چند اعتصاب و تظاهرات الکی نیست، کارگران و رنجبران در پروسه مبارزات خویش علیه سرمایه داری و بورژوازی متدهای گوناگونی از آن جمله اعتصابات کارگری، تظاهرات علیه حقوق عقب افتاده، همراهی با کارگران اخراجی، پخش اعلامیه های شبانه، کنسرت های موسیقی، صحنه های تئاتر، شب های شعرخوانی، تظاهرات خیابانی ..... و امثالهم را نماد مبارزه خویش می دانند.

چهار ـ او که به دروغ ادعای هواداری از ترک ها را می کند و مدام کمونیست ها را پان فارس می نامد زمانی که کارگران ترک مانند افشین اسانلوی ترک، شاهرخ زمانی ترک، محمد جراحی ترک برای استرداد حقوق کارگران در زندان های تبریز و اردبیل و تهران ..... و سایر شهرها با شکنجه های نمایندگان سرمایه داری و بورژوازی له می شدند و دسته دسته به دست جلادان رژیم سفاک سرمایه داری به زنجیر کشیده می شدند و کشته می شدند کجا بود؟ چرا سکوت کرده بود؟!

پنج ـ در زندان ها و شکنجه گاه های رژیم سرمایه داری ده ها و صدها نفر از ترک ها جان باختند، افراد بسیاری به زندان های طویل مدت گرفتار آمدند، چرا صدای آقای ناظر درنیامد؟ آیا آنها ترک نبودند؟ این چه جور هواداری از ترک هاست؟

شش ـ هنگامی که مردم ایران از ترک و فارس و کرد و عرب در شهرهای ایران به خیابان ها می ریزند و فریاد دادخواهی سر می دهند پان ترک ها با صدای بلند می گویند: "ترک ها خر نشوید! خر نشوید!" یعنی ای جامعه ترک مبادا از جنبش ستمدیدگان گرسنه علیه رژیم سرمایه داری حمایت کنید!

هفت ـ پان ترک هائی که با گستاخی تمام هستی میلیون ها تن از کارگران و رنجبران گرسنه و بی پول ترک را انکار می کنند و ذره ای به حقوق کارگران و رنجبران ترک ارزش قائل نیستند اکنون که در مقابل رژیم درمانده اند انتظار دارند کارگران ترک گوشت دم توپ شوند تا با قربانی کردن آنان بر اریکه قدرت تکیه داده دو مرتبه همان سیاست سرمایه داری را این بار با نام پان ترکیسم و با آویختن کراوات عملی سازند! و اگر کسی به سیاست شوونیستی و پان ترکیستیشان اعتراض کند مثل همیشه مهر پان فارس بر پیشانیش بکوبند!

آقای ناظر لازم است این را نیز بداند گذشت دیگر آن زمان! که کسی بتواند از کارگران و رنجبران سوء استفاده سیاسی کرده و آنها را گوشت دم توپ کند! کارگر اگر به خیابان می رود برای احقاق حقوق کارگری، آزادی های سیاسی و مخصوصا برای برپائی حکومت کارگری به میدان می رود نه برای سواری دادن به پان ترکیسم و سرمایه داری تمامیت خواه! لطفا این گفتار را آویزه گوشتان کنید! از کارگران انتظار بردگی نداشته باشید! کارگر در صدد است غل و زنجیر بردگی را از دست و پای خود باز کند نه این که حلقوم خود را برای بسته شدن به گاوآهن و خیش به دست پان ترکیسم و سرمایه داری بسپارد!