Skip to main content

جناب سعید امیر سلام؛

جناب سعید امیر سلام؛
بهنام چنگائی
عنوان مقاله:
ما کارگران و زحمتکشان و نیروهای روشنفکری مردمگرا از گذشته بیاموزیم و راه فردا را مستقلا هموارکنیم.

جناب سعید امیر سلام؛
فراموش نکرده و دقت کنید که من هم می توانم با شیوه ی شما انگ زده و بنویسم! ولی ترجیح داده و همچنان می دهم روش مرسوم خود را در یک گفتمان سالم و سازنده پی گیرم.

انوشته اید: این حرفهای شما کجا را میخواهد اباد کند.هنوز بسیاری میگویند امثال شما اخوندها را اوردند..نسل جوان امروز به شدت طرفدار شاه بوده و..
بسیار خوب دوست گرامی! من فرض را بر این می گیرم که شما درست می گویید و فردای ما را ناآگاهی، نادانی و یا شاید فراموشکاری تاریخی تهدید می کند و جوانان بی خبر از جنایت های پهلوی ها در کمین این فرصتطلبان شاهسوار قراردارند و این گرایش فردگرا می تواند همچنان آینده ما را به ویرانی دوباره بکشد و بنابرین، نوشته کوتاه من چنین هشدار و هدفی دارد.

شما نوشته اید من بجای شعار راه حل بدهم! و این در حالی ست که من و مای چپ خود پی یافتن ابزارهای کمکی برای تراکم اراده اجتماعی طبقاتی ـ

بسوی سرنگونی کلیت حکومت مذهبی و بویژه توسط اراده مستقل کارگران در کارخانه ها، و فریاددادخواهی برای، نان، آب و آزادی مردمی در خیابان های سراسر کشور می باشم.

این هدف آغازین نیز جز از طریق همراهی و یاری رساندن به همبستگی و یکپارچگی نیروهای کار و زحمت و تنگدست متصور نیست. و البته به پیش بردن مبارزه رزمنده، پیشرو، مستقل و موفق آنهم با این ضرورت و الزام تاریخی، طبقاتی و اجتماعی، و برای ساختن فردای سیاست کلان اجتماعی طبقاتی نیز، پیش از همه نیاز به باور به خرد جمعی و رد هرگونه از شیوه های اراده گرایانه فردی مذهبی و یا خودکامگی های شاهی و شیخی مرسوم در ایران است که آن روش های فرسوده و ضدبشری دیگر در ایران ما جائی ندارند. زیرا پیشاروی خواست جمعی و در برابر توان مشترک اجتماعی طبقاتی قراردارند که راهبرد و راهکار زنده و عملی ما آن آنرا در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، اتنیکی، سیاسی و اقتصادی بیش از این برنمی تابد و ایستادگی ما را در برابر استبدادمذهبی و شاهی می طلبد.

و اما، اوج و فرودهای مبارزه سراسری ما و بویژه پس از دیماه حکایت از پراکندگی نیروی رزمنده ، شکنندگی روش ها و آسیب پذیر رزمندگی ما در برابر نیروی ضدمردمی پنهان و آشکار بسیج، لباس شخصی ها، امنیتی و نظامی پاسداری دارد و ناگزیر شایسته است برایش گذر از این ناهماهنگی ها راه حل هائی بیابیم!

در جبهه نیروی کار علیه سرمایه اعتصاب عمومی و سراسری می تواند بهترین اهرم پیشروی ما در اعماق اراده ی چنددست و شکننده اقتصاد ویران و چپاولزده ولائی باشد و هست. و همزمان پشتیبانی توده ای از این مبارزه و همگام شدن خروشان و سراسری آن با ریختن به خیابان ها و گسیل اش بسان دریای پرتلاطم در شهرها و به تصرف درآوردن خیابان های و میدان های کشور تنها اسلحه مقتدر و بی هزینه ای ست که بسادگی کمر رژیم را می شکند و خواهدشکست.

به باور من، نیروهای کمونیست، چپ، مترقی و دمکرات تنها همآوائی، گستردگی و هماهنگی شروع همزمان اعتصاب های سراسری کارگران و هماهنگ با آن پشتیبانی اعتراض های خیزش توده ای، و سپس توانستن تسخیر کارخانه ها و خیابان ها توسط آنان است که تنها و تنها سازنده ی فردای ماست و بیاری خود مردم و استقلال آنها از دخالت خارجی های دور و نزدیک می شود گفت که انقلاب آتی ما می تواند بسرعت کار سران استبدادمذهبی را کارستان کرده، و در چنان شرایطی چندان هم بدرازا نخواهدکشید که سران بی پشتوانه مردمی با شتاب بدنبال سوراخ های موش خواهندجست.

سخن کوتاه پیش بسوی شروع و برگزاری اعتصاب ها و تداوم اعتراض های همزمان و همصدا!
باسپاس